🔘 در آرزوی وصل خزان شد بهار ما ای وای ما و این دل امیدوار ما یاران امید یاری از او می‌برند و نیست حرفی دگر ز یار دگر در دیار ما ما از گنه به کار ظهورش گره زدیم با آنکه او گشود گره ها ز کار ما گاهی اگر دعای فرج کارگر فتاد شد مانع فرج، گنه بی‌شمار ما بس شب گذشت و صبح برآمد ولی خدا کی می‌رسد به روز، شب انتظار ما ✍️ سیّدرضا مؤید @mouood_org