🔘 خوشحالم از این که باید، در انتظار تو باشم
فصل تو را گل بخندم، بوی بهار تو باشم
هر جمعه نرگس بچینم، از کوچه باغ خیالت
گُلبو شوم از خیالت، تا بیقرار تو باشم
مانند پروانه گِرد مهر منیرت بگردم
در بزم نورت برقصم، آیینهدار تو باشم
بر مَركبی از سپیده، بر بوی ظلمت بتازم
فردا که عدل تو گل کرد، با ذوالفقار تو باشم
یک آرزو مانده بر دل، میدانی آقا خودت چیست
پیش از ظهورت نمیرم ، در روزگار تو باشم
هر جمعه چشمم به راه است، شاید تو این جمعه شاید...!
ِعجّل علی، قبلهی عشق! تا در کنار تو باشم
میدانم امّا... چه تلخ است! تقدیر من غیر از این نیست:
یا از فراقت بمیرم ، یا بیقرار تو باشم
✍️ رضا اسماعیلی
#اول_تو_به_یاد_آیی
@mouood_org