🌷شعر سرود 🌷 بگو به عاشقای بی‌قرار بخونن غزل به عشق یار که می‌زنن پرده‌ها رو کنار از اون روی ماهش بگو به سوارای بی‌نشون (که شده علی امیرشون غدیر و زمین و کهکشون غرقن تو نگاهش بی ولایتش، نماز، معنا ندارد بی عدالتش، زمونه بی‌قراره) دلش دریای عشقه صداش، صدای عشقه بپرس از کعبه، میگه: قبله‌نمای عشقه ءءء ءءء ءءء ءءء ءءء ءءء ءءء تو شاه مردانی یاعلی عشق زهرا، علی علی مولا علی، مددی، یاعلی مولا ساقی کوثری، نفس پیغمبری فاتح خیبری، نظری، یاعلی مولا ءءء ءءء ءءء ءءء ءءء ءءء ءءء (راز برادری و وحدته امیر عشق و‌ کرامته مهربونه؛ پدر امّته آرامشه، حرفاش) همه‌‌ی خوبیای عالمو عقل و عشق، هر دو با همو کلید بهشت و جهنمو داره توی دستاش (پدرم با اون نگاه مهربونش همیشه یاعلیه ورد زبونش) (امیره، با فقیرا همیشه همنشینه فقط حیدر، تو عالم امیرالمومنینه) ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء (یار یتیمانی، جان علی سرّ ایمان علی لطف و احسان علی، مددی یاعلی مولا مولا و یاوری، دست یاریگری شافع محشری، نظری یا علی مولا) ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء ☀️☀️☀️☀️ @safir_aftab