برای کار سُمیّه اعیانی اومدم! اوایل کارم در اداره ثبت، همان‌طور که گفتم در قسمت املاک جهت آب‌بندی شدن و یادگرفتن ابتدائیات ثبت کار می‌کردم. یک روز آقای میان‌سالی با کت‌وشلوار و ساعت گران‌قیمت و یک کیف چرمی خیلی نفیس اومد توی اداره. 😎😎😎 اون موقع اداره کوچک بود و دفتر املاک جوری بود که برای رفتن پیش معاون باید از اون رد می‌شدی. اداره دو تا معاون داشت. معاون پایین اون روز نبود و اون آقا چند بار از پله‌ها بالا و پایین رفته بود و مقداری کلافه و خسته شده بود. همون جور که وسط پله‌ها ایستاده بود، سراغ معاون را گرفت. یکی از همکارا پرسید: کارِتون چیه؟ صداشو بلند کرد و گفت: برای کار سُمیّه اعیانی اومدم! با خودم گفتم حالا این سمیه اعیانی کی هست که همه باید بشناسنش و این آقا این‌جوری می‌گه؟🤔🤔🤔 چند ساعتی گذشت و اون آقا رفت. بعد از همکارم پرسیدم: راستی این خانم سمیه اعیانی کیه؟ با تعجب گفت: خانم سمیه اعیانی نمی‌دونم. چطور؟ گفتم: همین که اون آقا داد می‌زد برای کارش اومده. همکارم دیگه نتونست جلوی خندش رو بگیره. تعجبم بیشتر شد، گفتم: حالا چرا این‌قدر می‌خندی؟ بعد از این‌که خنده‌هاش تموم شد، برام توضیح داد که «ثُمْنیه اعیانی» چیه. تازه فهمیدم چه سوتی‌ای دادم. از اون به بعد تا وقتی تو املاک بودم، هر کس برای کار ثُمْنیه اعیانی می‌آمد، همکارم به من اشاره می‌کرد و می‌گفت: ایشون هم برای کار سمیه اومده و می‌خندید. 😅😅😅 جهت دریافت رایگان کتاب الکترونیکی برگ برنده از طریق لینک زیر اقدام فرمایید. https://formafzar.com/form/rv2mb عضویت کانال 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2315321589C100dedcaae