📚 فراماسونری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت سوم
در اواخر قرون وسطی، انقلاب صنعتی آغاز شد و به تدریج از قدرت کلیسای کاتولیک کاسته شد، در نتیجه معماران و تشکیلات صنفی آنها قدرت خود را از دست دادند، ولی فراماسونری و لژهای آن باقی ماند و از حالت صنفی به حالت سیاسی و روشنفکرانه مبدل گردید. در این زمان بیشتر اعضای لژها، بورژواها، پروتستان ها و یهودیان بودند. بورژواها دهقانانی بودند که به شهرها آمدند، زندگی شهری را در پیش گرفتند و به کسب و کار و تولید و توزیع مشغول شدند.
بعدها با بازشدن راه های تجاری، به ویژه با کشف امریکا، بورژواها تبدیل به ثروتمندان و رقبایی در برابر اشراف شدند، اما چون اصل و نسب و تربیت اشرافی نداشتند، از شخصیت و حیثیت سیاسی، اجتماعی و نظامی مناسب آن دوره برخوردار نبودند.
با گذشت زمان گروه های دیگری از جمله نویسندگان، سیاستمداران و هنرمندان وارد سازمان فراماسونری شدند.
از قرن ۱۷ میلادی به بعد، لژهای فراماسونری محلی برای بحث های عقیدتی، سیاسی، هنری، ادبی و اجتماعی شدند. فراماسون ها ابتدا در انگلیس و سپس محافل جدید این جریان در قرن هجدهم، کشورهای فرانسه، هند، آلمان، هلند، سوئد، پرتقال، ایتالیا و غیره را در بر گرفت.
ماسون ها تشکیلاتِ مخفی و زیرزمینی خود را گسترش بیشتری دادند تا آنجا که در قرون ۱۸ و ۱۹ میلادی تشکیلات فراماسونری تماما به خدمت امپریالیسم درآمد و همانند میسیونها (هیاتهای مذهبی) به عنوان جاده صاف کن استعمار به مناطق مختلف دنیا گسیل داده شدند.
فراماسونری می کوشد همه ی رهبران سیاسی و نظامی جهان را به خود وابسته کند و در عصر جدید نیز به صورت جریانی خطرناک درآمده است.
آنان با شعار اومانیستی، برابری، برادری، آزادی، اعتقاد به وحدت دول، جهانی کردن و بی وطنی، قصد دارند حکومت ها را نابود کنند یاتحت سلطه خود درآورند و خود را بر همه جهان حاکم سازند.
از همین رو می توان به این نتیجه رسید که شعارهای فراماسونری، همان شعارهای یهودیان صهیونیسم در جهان امروز است، و رابطه فراماسونری با صهیونیسم انکار ناپذیر است؛ زیرا موسسان فراماسونری و پایه گذاران تشکیلاتی آن در بسیاری از کشورها، یهودی بوده اند.
بزرگترین لژ ماسون ها ابتدا در انگلیس تشکیل شد که عمدتاً به عنوان عامل انگلیس عمل میکردند و اعضای اصلی این دستگاه از اعیان، اشراف، سرمایهداران و بازاریان متموّل بودند.
در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، شعب دستگاه فراماسون در کنار استعمار به کشورهای اسلامی، بخصوص ترکیه، ایران و جهان عرب راه پیدا کردند. فراماسون ها همچنین به عضویت انجمنهای سری درآمدند که با استعمار انگلیس و امریکا رابطه مستقیم داشته و مرام ادعایی شان که اخوت و برادری می باشد، در اصل جهت تصاحب قدرت و زور و زَر و خدمت به جریان امپریالیسم میباشد.
از پیشتازان انقلابی و سیاسی نیمه دوم سده هیجدهم که به جرگه فراماسون ها پیوستند انقلابیون آمریکا بودند؛ ولی فراماسونری در آمریکای شمالی به کوشش فراماسون های انگلیسی، اسکاتلندی و ایرلندی در دهههای آغازین سده هجدهم پدید آمد.
@Mr_Gray_1/
#میم