دو نکته:
اول اینکه بارها گفتم من از اقتصاد چه نظریات و چه کلیات و چه مصادیق اون هیچ سواد و درکی ندارم. تعریف معانی هم ربطی به فهم نداره! بعد دیگه اینجور تطبیق با سیاستهای اقتصادی دوران حکومت نبوی که....
دوم اینکه نظریهها مثل شعارها هستند. به طور مثال میرحسین موسوی در حالی مدعی لیبرالیسم و اقتصاد آزاد بود که سوسیالترین عملکرد حکومتی را در تاریخ انقلاب داشت. در حالی از ارتباط با غرب میگفت که تمام سلولهای بدنش وابسته به جریانهای چپ بود. در حالی از تقابل ضد سلطه صحبت میکرد که زاییده تفکر غربی بود. در حالی از لیبرالیسم سخن میگفت که تمام اطرفیانش از موسویخوئینیها تا عطریانفر و ابطحی و الویری و حجاریان و... سابقه شدید و سیستماتیک و سازمانی در سازمان مجاهدین خلق داشتند.
پس اینکه مثلا جبرائیلی را با فلان برچسب بکوبید و فلانی را با فلان برچسب تقدیس کنید، بازی در زمین انحرافی است.
اگر به شعار باشد، حسن روحانی ضد تحریم و ضد فشار و ضد هزار چیز بود ولی مادر تمام بدبختیها هم بود.
در ایام انتخابات، شما پیاده نظام برچسبسازی و شعارسازی دیگران نباشید. به قول علی نیکزاد در ستاد انتخابات، فقیه عمل و تجربه و رویکرد واقعی باشید. فقیه به معنای عنصر عالم و آگاه که کارش شناخت است.
پ.ن: انقدر به غلط املاییهای من گیر ندین. شما هم وسط صدتا کار، بخواین چیزی بنویسید در دو دقیقه، احتمال داره انگشتتون هرچیزی رو جای هرچیزی بزنه! بعد اومدن به من میگن « کاظ ظلم نه! کاخ ظلم!!!!😡»
@mr_nofoozi