عصای خمینی مردم بودند...
بسم الله الرحمن الرحیم
1. کردستان داشت از دست می رفت، و اگر پاوه به دست ضدانقلاب می افتاد اوضاع بسیار سخت می شد. در کلِّ پاوه مانده بود 16 پاسدار که در مقابل 6-8هزار نیروی مسلح می جنگید و چندتایی هم زخمی داشت. فاصله به 30متر رسید و تیر که هیچ، سنگ هم می زدند ممکن بود به اصغر وصالی بخورد و مصطفی چمران.
ناگهان خمینی عصایش را انداخت وسط، گفت همه مسئولند، مردم جمع شدند که بروند کار را جمع کنند. با شنیدن پیام و فهمیدن آثار آن، از همان 30متری فرار کردند! رادیو مصاحبه پخش میکرد با زن خانهدار، اصلا خودش می گفت من نمیتوانم به جبهه بروم ولی پدر اینها را در میآوریم! تقریباً هیچکسی از مردم به پاوه نرسید، اما پاوه با همین اعلام حرکت و پایِکاربودنِ مردم آزاد شد. پاوه که هیچ، در ده روز کلّ کردستان آزاد شد!! و امام(ره) دوباره بیانیه داد که مردم، از همان جاده ها برگردید خانههایتان ظاهراً مسئله حل شده.
عصای خمینی، مردم بودند. حتی نه بدنهایشان، بلکه همان دلهایشان، زبانهایشان و اعلام آمادگیشان پاوه و کل کردستان را آزاد کرد.
2. شهید سلیمانی را زدند. آرایش جنگی گرفته بودند و آن کودن، وعده کریسمس در تهران را داد. مسئولیت رسمی ترور را به عهده گرفتند و هنوز، آن فحش مادرفلان که رییس جمهورشان به سردار شهید ما داد تسویه نشده است. در گوشم زنگ میزند فحشش. بعد از ماجرای گرانی بنزین و آبان 98، روی کاهش مقبولیت مردمی حاکمیت بسته بودند و میخواستند اگر نه با جنگ، حداقل با ضرباتی نارضایتی را به حداکثر برسانند و بحران بسازند و به کریسمسشان برسند در تهران. اما فقط یک چیز، ورق را برگرداند و رشته هاشان را پنبه کرد؛ همان چیزی که نبودش بعد از گرانی بنزین اینطور هارِشان کرده بود: تشییع جنازه میلیونی.
انتقام متناسب که نگرفتیم و به سیلی اکتفا کردیم و این، نتوانست دشمن را از کردهاش پشیمان کند. پس با این انتقام قرار نبود پا پس بکشند، اما با تشییع جنازه مردمی پا پس کشیدند و ادامه ندادند. بدون این که حتی یکی از تشییعکنندگان تیری در کند.
3. جوهری شدنِ همان یک انگشت مردم، بحران امنیتی را چنان دفع می کند که از سرویسهای اطلاعاتی و ارتش های نظامی بر نمیآید. خصوصاً الان که در شرایطی مشابه بعد از شهادت حاج قاسم هستیم. نمونهاش هم در کرمان، سالگرد حاجی، با 100 کشته. لوله گاز و... را نمیخواهد مثال بزنیم.
4. در دل بحرانها فرصت هم هست. این جملهای آشنا برای مردم ماست. اگر درصد مشارکت ممکن است پایین باشد، این فرصتی است برای این که جریانهای نوپای مردمی هم بتوانند امید داشته باشند و مردمی که با فکر و مستقل -و نه لیستی و جریانی- رای میدهند بتوانند موفق شوند.
آدمهای جدید، بدون اتصالهای پوچِ جبههای به پدرخواندهها، جوانهای فعال و انقلابیهای واقعی، در هیچ دورهای غیر از مجلس اول انقلاب، به اندازه این دوره شانس ورود نداشتهاند. هیچ وقت اینقدر حقِ هر رایدهندهای برای این جریانهای نوپا، مؤثر نبوده و تکلیف هر رایدهندهای برای آن، پررنگ نبوده. هوشمندانه تحقیق کنیم، و عالمانه رای دهیم. نگذاریم حرف دل آنهایی درست در بیاید که در خاطرشان می گذرد «بگذار مردم کمتر رای بدهند... تا ما بیشتر رای بیاوریم».
5. باورمان بشود یا نه، اگر درصد مشارکت بالا باشد و مجلسی در جوّ این مشارکت بالا برود، لامحاله قوی خواهد بود. حتی اگر نمایندگانش ضعیف باشند! باز هم بعضی کارهای بزرگ را میتواند بکند. نگویید فرق نمیکند، چون خیییلی فرق میکند. اصلا عده ای خون به دلمان کرده اند و انتقام شهیدانمان را نگرفته اند، چون می گویند مردم پشت این کار نیستند. میگویند مشارکت پایین است و نظام دستش بسته است. بیایید کاری کنیم که اگر هم این بهانه است، دیگر کسی برای نگرفتن انتقام از دشمن جرّار و به رخ نکشیدنِ عزّتمان، بهانه نداشته باشد.
6. پس پا شویم. قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى وَ فُرادى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ شَديدٍ (46سبأ)
بسم الله...
👤 محمد خلیلی
-----------------------------------------------
💠 مرکز راهبری برهان
بله | ایتا