🍃 ح ق : یعنی آن‌قدر درگیر سیاستیم که جغرافیا برای‌مان هیچ محلی از اعراب ندارد. ما سرگرم دوقطبی چپ و راستیم و خیلی‌های‌مان حتی نمی‌دانیم خوی در آذربایجان شرقی است یا غربی. ح‌ق: باز هم زمین از دنده‌ی چپ بلند شد و این بار نوبت خانه‌ی شمس بود که بلرزد. حالا مولوی چند روزی است که حال سماع ندارد. ما هم راستش آن‌قدر مشغول ضمیر سر به هواییم که زمین زیر پای خودمان را فراموش کرده‌ایم. یعنی آن‌قدر درگیر سیاستیم که جغرافیا برای‌مان هیچ محلی از اعراب ندارد. ما سرگرم دوقطبی چپ و راستیم و خیلی‌های‌مان حتی نمی‌دانیم خوی در آذربایجان شرقی است یا غربی. خدایی هر چه فکر می‌کنم می‌بینم الان وقت نبود. انگار برای کامل شدن کلکسیون غم و غصه‌های‌مان همین یکی را کم داشتیم. ما آدمیم؛ حلزون نیستیم که خانه‌به‌دوشی را تحمل کنیم. کاش بیش‌تر به ما رحم کند. کاش خودمان بیش‌تر به خودمان رحم کنیم. بدتر از این شکافی که به دل زمین افتاده، همین شکافی است که روز به روز دارد فاصله‌ی ما را از هم بیش‌تر می‌کند. کاش یکی هم پیدا می‌شد که ریشتر این دوقطبی را مشخص می‌کرد. مشهدم این روزها. صبحی دیدم در خیابان اندرزگو، کمی این‌ورتر از باب‌الجواد، خیمه زده‌اند برای کمک به زلزله‌زدگان خوی. متصدی می‌گفت پیش پای تو پیرزنی آمده بود و یک پتوی کهنه آورده بود و چند تایی ناخن‌گیر و دو سه جفت دست‌کش. واحد سنجش انسانیت، است. کاش هر که هر چه می‌تواند، بگذارد وسط. این زلزله می‌توانست در شهر ما رخ دهد. کاش خودمان را بگذاریم جای زلزله‌زده‌ها و کم‌تر فلسفه ببافیم. این شب‌ها هوا در خوی، از همه جای سردتر است. آن پیرزن هم می‌توانست به جای کمک، صرفاً چیزهایی از این دست بگوید که آیا زلزله بود یا نه، آیا دولت خوب رسیدگی کرد یا نه، آیا سلبریتی‌ها حرکتی کردند یا نه. چو عضوی به درد آورد روزگار، وظیفه‌ی دگرعضوها کمک‌رسانی است، نه زخم زبان. الحمدلله مجاری امدادرسانی محدود و معدود نیست؛ همان کسی را که به او اعتماد دارید، واسطه‌ی کمک‌تان بکنید. من باید از خودم شروع کنم و شما از خودتان. در فضای مجازی همه قهرمانیم؛ هنر آن است که در محکمه‌ی وجدان خودمان نیز باشیم. در خانه‌ی همه‌ی ما حتماً وسایلی پیدا می‌شود که فعلاً به آن‌ها نیازی نداشته باشیم. ببینیم کدام‌یک از این وسایل، نیاز مبرم زلزله‌زده‌های خوی است. تقدیم‌شان کنیم. بگذاریم در این تقویم آلوده به سیاست، چند صفحه هم به اختصاص داشته باشد. کسانی که در این صد و پنجاه روز، خط‌شان از هم جدا شد، کاش این روزها از صراط مستقیم نوع‌دوستی، یک خط مشترک دوباره بسازند. نترسید. نترسیم. برای جنگ و جدال و دعوا و مرافعه باز هم وقت و باز هم سوژه خواهیم داشت. آهای آدم‌ها! وقت برخاستن از دنده‌ی است.‌‌.. / حسین قدیانی پرچم بالاست🇮🇷✌️ @mrtahlilgar1