این عکس دیوانه کننده است شهید مهدی باکری فرمانده لشگر ۳۱ عاشورا در کنار یک رزمنده دیگر! پوری حسینی! رئیس سابق سازمان خصوصی سازی! حاج مهدی باکری یک خاطره جالب دارد یک روز گرم تابستان در آن گرمای وحشتناک خوزستان که از محور عملیاتی به قرارگاه برمی گشت ‏برایش یک کمپوت گیلاس خنک باز کرد! حاج مهدی کمپوت را در دست گرفت،خنکای فلز سرد را حس کرد خواست که بالا برود،از رزمنده پرسید آیا همه بسیجی ها کمپوت خورده اند؟ رزمنده گفت نه در جیره نبود،فقط یک کمپوت بود ،چه کسی بهتر از شما فرمانده لشگر،شما میل کنید حاج مهدی نخورد! ‏و گفت اگر همه خوردند من هم میخورم! تو گرمای تابستون خوزستان نخورد! نفر کنار دستش پوری حسینیه! رئیس سابق سازمان خصوصی سازی! هفت تپه،ماشین سازی،دشت مغان،هپکو! کارخونه رو با اهلش، آش و با جاش با یک صدم قیمت میداد به نور چشمی ها! ‏یکی وسط جنگ یه کمپوت ویژه خواری نمیکنه! یکی نیشکر هفت تپه رو با زمین هاش،با کارگرهاش،با تجهیزات و دستگاه هاش ،با مواد خام و اولیه اش هلو برو تو گلو ،میکنه تو حلق آقازاده ها! هردو کنار هم،دوشادوش دیوونه کننده است این عکس باید با توضیحاتش همه جا پخش کنند در و دیوار بزنن ‏سوار هلیکوپتر بشن این عکس و پخش کنن تو آسمون شهر که چی میشه ،شیطان چطور نمیتونه ، یه کمپوت اضافه نمیتونه به خورد باکری بده از اونور بدون دخالت شیطان میلیارد دلار میلیارد دلار ارز میزنن به بدن تو دنیای جهانگیری ها و پوری حسینی ‏ها محمود صادقی ها. مهدی باکری بودن رو دوست داشته باشیم و تمرین کنیم کشور گلستان می شود.