۱۷ دی ماه؛ پنجاه و ششمین سالگرد رحلت تختی تختی عوامزده و اجنبی پرست نبود . اذهان تاریخی مسخ شده . ۱۷ دی سالروز درگذشت جهان پهلوان تختی بود. حقیقتا این القاب "جهان پهلوان" برازنده اوست. تختی صرف ورزشکار و یا سلبریتی نبود، از آنها نبود که هم با حکومت پهلوی قرارداد ببندد، پول را بگیرد بعد با ویزا به آمریکا و کانادا فرار کند و رجزخوان شود. فالوئرمحور نبود، از آنها نبود که حتی حاضر نباشد فرزندش در ایران بدنیا بیاید و بعد رگ گردن مردم‌دوستی و ایران پرستی اش باد کند. تختی، تختی بود. موضع سیاسی هم داشت، دست بر قضا از طرفداران جبهه ملی و مصدق، از هواخوان مرحوم طالقانی بود. وقتی غلامرضا برادر شاه وارد زورخانه شد و مردم او را احترام نکردند، بلافاصله وقتی آقا تختی با آن هیبت وارد زورخانه شد مردم از جا بلند شدند و به گرمی از او استقبال کردند مغصوب بود، مغصوب تر شد‌. کنار گذاشته شد، محروم شد‌. وجه ضد پهلوی او آشکار است‌‌‌. او را برای سرمربی گری پیشنهاد کردند شاه پیغام داد در میتینگ و مهمانی جبهه ملی حضور داشته، نباید چنین شود! حالا اذهان تاریخی مسخ شده منجمد شده، جن زده، هم برای پهلوی و شاهزاده اش کف میزنند و کلاه از سر برمیدارن و هم آقا تختی را قهرمان ملی و مردم دار می خوانند! اما نمی گویند تختی مخالف چه کسی بود، و چه کسانی مانع او بودند تا کار به بن بست برسد. عجیب است. این حجم دور بودن از واضح ترین وقایع تاریخ معاصر عجیب است.