✨🍃🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🍃🍃🌺🍃 🍃🌺🍃 🌺🍃 🍃 کعبه افتاده به پایت سر راهت سرمست «پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست» کعبه وقتی که در آغوش خودش یوسف دید خود زلیخا شد و خود پیرهن صبر درید کعبه بر سینه ی خود نام تو ای مرد نوشت قلم خواجه ی شیراز کم آورد، نوشت: «ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه» راز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی ست •┈•✾•🍀🌺🍀•✾•┈• ❇️ عضو کانال اندیشکده مستعدان شوید 🍃 🌺🍃 🍃🌺🍃 🍃🍃🌺🍃 ✨🍃🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃