حجتالاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجتپور، نویسنده تفسیر تنزیلی «همگام با وحی» و مدیر حوزه علمیه خواهران، در گفتوگو با ایکنا گفت:
سخنان فاضل ارجمند جناب آقای ایازی را در نقد تفسیر تنزیلی که در ایکنا منتشر شد دیدم. به همین مناسبت لازم است ضمن تشکر و قدردانی از ابراز نظر ایشان، سه نکته را به عرض رسانم.
1️⃣ نکته اول: مخاطب قرآن
به فرموده برادر ارجمند، «مخاطب قرآن انسان است نه مؤمن و نه مخاطب زمان نزول».
در نقد این نکته باید گفت: در این که خداوند برای هدایت انسان با او سخن میگوید، تردیدی نیست؛ «هُدًى لِلنَّاسِ»، اما این واقعیت بدان معنا نیست که مخاطب قرآن را به طور کلی انسان به شرط «لا» فرض کنیم، در حالی که آنچه در قرآن مشاهده میشود، خطاب انسان بشرط «شیء» است.
در حقیقت نادیده گرفتن شرایط انسان مخاطب قرآن، به معنای سادهسازی تفسیر قرآن و گذر از بسیاری جزئیات موجود در آیات قرآن است. قرآن همیشه با انسان، بسیط و ابتدایی سخن نگفته، بلکه گاه برای هدایت انسانی که مراحلی از هدایت را گذرانده و مثلاً با ایمان و پرهیزگار شده سخن میگوید: «هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»، «هُدًى لِلْمُتَّقِينَ». حتی خود پیامبر(ص) با همه کمالات، در هر مرحلهای از انجام وظیفه، سخنی متناسب با این همان مرحله را دریافت کرده است: «وَ لا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْناكَ بِالْحَقِّ وَ أَحْسَنَ تَفْسِيراً».
از جهت دیگر قرآن در عین حالی که با انسان با مراتب مختلف سخن میگوید، با انسان با شرایط محیطی مختلف و موقعیتهای مختلف نیز سخن گفته است. مثلاً انسانی که در مکه است، فرد یهودی که در مدینه است، منافقی که در مدینه موضع خاصی میگیرد و ... مدنظر قرآن بوده است. با توجه به شرایط محیطی، هدایتهای قرآن را به مخاطب منتقل میکنیم. از همین جاست که سرّ پدیده مهم جری و تطبیق قرآن مطرح میشود.
اصطلاح مهم جری و تطبیق به معنای خروج آیه از شرایط محیطی تنزیلی و تطبیق پیام فطری آن بر شرایط محیطی جدید، با ویژگیهای جدید است. پدیده جری و تطبیق، یکی از فواید مهم رویکرد تنزیلی در تفسیر قرآن را روشن میکند، چراکه با ترسیم شرایط محیطی نزولی، زمینه برای جدا کردن پیام آیه از آن شرایط و تطبیق بر شرایطی مشابه، فراهم میشود.
خلاصه اینکه، مخاطب قرآن، همیشه انسان بما هو انسان نیست.
@mtamhid