مرثیه حضرت صديقه طاهره فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها وفات حضرت صديقه است و روز عزا دلا بسوز كه شد تازه روز عاشورا بود بزرگ مصيب اگر چه قتل حسين بزرگتر نبود از شهادت زهرا دريغ و درد كه نيلى ز ضرب سيلى شد رخى كه بود درخشان چو آفتاب سما ز تازيانه كين شد كبود بازويى كه بود بازوى او دستيار دست خدا چو گشت محسن صديقه سقط ازين ماتم خروش خاست ز سكان عالم بالا درى بسوخت ز دست ستم كه بود از قدر بر آستانه او جبرئيل جبهت سا رواست تا به‌ابد چشمِ چرخ، خون بارد از آن ستم كه رسيد از خَسان به آل عبا چنان به خانه زهرا زدند آنش كين كه زد زبانه او سر به دشت كرب و بلا نسوختى عدو وار خانه على را در يزيد را نبر اينگونه زَهره ويارا شكست پهلوى پاك بتول و دخت رسول كه از شكستن او شد شكسته خاطر ما نگشت بسته گر آن روز بازوی حیدر نبود در غل و زنجیر بسته زین عبا اگر عدو نزدی سیلی آن زمان بتول کجا طپانچه به‌زینب زدند قوم دغا یقین که آل عبا شافعان جرم ویند طرب چو مرثیه‌خوانی کند بر آل عبا 📖 شاعر: محمدنصیر طَرَب شیرازی▫️ به نقل از کتاب: شرح فصّ حکمةٍ عصمتیّةٍ فی کلمةٍ فاطمیّة؛ ص۲۴۹ و ۲۵۰. 📚 علامه حسن‌زاده‌آملی؛ شرح فصّ حکمةٍ عصمتیّةٍ فی کلمةٍ فاطمیّة؛ چ۷، قم، طوبی، ۱۳۹۹ ه.ش. ✨ مؤسسه معنویت تمدن‌ساز 🆔 @mtsaz_ir