«عقل» تعاریف مختلفی داره. در بعضی موارد، به مجموعه آگاهی‌ها و دانش انسان، عقل گفته میشه. گاهی اوقات به قدرت فکر و اندیشه انسان در گزاره‌سازی‌های منطقی، عقل گفته میشه. و گاهی اوقات هم به نیروی نفسانی انسان در هدایت او و ... به هر حال فرض کنید ما عقل رو به معنی قدرت فکر و اندیشه انسان با توجه به اطلاعات و دانشی که در اختیار داره، در نظر بگیریم. با این تعریف، «عقل» حجته و همه اعتقادات باید ذیل عقل قابل باور و اثبات‌پذیر باشند. از اعتقاد به خداوند و صفات او گرفته تا جزئی‌ترین احکام دین. اما چگونه؟! عقل در مورد گزاره‌های منطقی بسته به اطلاعات و دانشی که در اختیار داره، سه نوع نتیجه می‌تونه ارائه کنه: ۱. فلان گزاره درست است. ۲. فلان گزاره نادرست است. ۳. فلان گزاره ممکن است درست یا نادرست باشد. (یعنی با اطلاعات و دانشی که عقل در اختیار داره، خودش نتیجه می‌گیره که فلان گزاره رو نمی‌تواند درک کند و در مورد صحت یا عدم صحت آن نمی‌تواند نظر دهد). اون جاهایی که گفته می‌شه عقل انسان ناقصه در مورد حالت سوم هست. به این معنی که عقل انسان نمی‌تونه در مورد اون گزاره اظهار نظر قطعی بکنه. و البته خود این رو هم عقل تشخیص میده و چیزی خارج عقل نیست. مثلا فرض کنید دین دستور داده که در غسل، ابتدا باید سر و گردن شسته بشه و سپس طرف راست بدن و در نهایت طرف چپ بدن. خب حالا عقل انسان در مورد این گزاره چی میگه. عقل، ظاهرا دلیل این حکم رو نمی‌دونه بنابراین نه می‌تونه صحتشو اثبات کنه نه می‌تونه رد کنه. یعنی جزو حالت سوم قرار می‌گیره. اما از اونجایی که عقل، وجود خدا و حکمت و علم مطلق او و صداقت پیامبر و ائمه رو اثبات می‌کنه، پس می‌پذیره که حتما دلیلی برای این حکم وجود داره و این حکم رو تایید می‌کنه. بنابراین در اینجا به دلیل ناقص بودن اطلاعات و دانش ما نسبت به جسم و روح انسان و از طرف دیگر اعتماد به حکمت و علم مطلق خداوند، باید حرف پیامبر و ائمه رو بپذیریم. در واقع اینجا هم خود عقل داره نتیجه می‌گیره نه چیز دیگه. حالا فرض کنید کسی ادعا کنه که عقل میگه هدف غسل، پاکیزگی جسم انسانه که با شستن حاصل میشه، بنابراین هیچ فرقی تو ترتیب غسل وجود نداره و به هر ترتیبی شسته بشه کافیه. پاسخش چی میشه؟! پاسخ اینه که اولا حتی اگر این حکم رو بخوایم به صورت مادی تحلیل کنیم، علم و دانش انسان نسبت به جسم خودش ناقصه و هیچکس نمی‌تونه اثبات کنه که رعایت ترتیب در غسل، هیچ تاثیری در جسم انسان نداره و اینکه کسی ادعا کنه که این موضوع (ترتیب در غسل) مهم نیست، صرفا یک ادعای حسیه و قابل اثبات عقلی و متطقی نیست. ثانیا غسل فقط برای پاکیزگی جسم نیست (چراکه وقتی آب نیست باید تیمم کرد). بلکه می‌تونه برای پاکیزگی روح انسان باشه. علم و دانش انسان از روح بسیار اندکه و بنابراین عقل انسان نمیتونه درک کنه و تشخیص بده همین احکام به ظاهر ساده چه تاثیری در روح انسان می‌تونه داشته باشه. بنابراین کسی نمی‌تونه با عقل و منطق، این حکم رو رد کنه. پس عقل انسان میگه در این موارد باید تعبدی عمل کنید یعنی تسلیم محض خدا و ائمه باشید، چون ما قبلش خدا و حکمتش و علم مطلقش رو با عقل اثبات کردیم. یعنی اینم باز عقل میگه نه چیز دیگه. در خیلی از احکام شرعی ممکنه ما فلسفه کلی احکام رو بدونیم اما دلیل خیلی از جزئیات رو نمی‌دونیم، ولی می‌دونیم که قطعا دلیلی داشته که خدا اونطور دستور داده. پس عقل میگه بپذیر! کلا اسلام دین عقلانیته و همه چیزش کاملا به طور مستقیم یا غیرمستقیم (مانند مثالی که در مورد غسل زدم) با عقل قابل پذیرش و اثباته.