🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 السلام علی قلب زینب الصبور دلم گرفته از این انتظار طولانی به پشت پرده غیبت چقدر می‌مانی سرم فدای قدم‌های تو بگو امشب کجا برای غم عمه روضه می‌خوانی؟ فدای شال سیاهت که دور گردن توست چقدر مثل دل عمه‌ات پریشانی به یاد غربت زینب دو دیده‌ات خون است دلت شکسته‌ترین شد امامِ بارانی به گوشه‌ای ز نگاهت بیا بخر ما را به پای درد دل عمه‌ات ببر ما را و قبل از اینکه مرا هم از این سرا ببرید کمک کنید مرا سمت کربلا ببرید تمام قامت من را شکسته داغ حسین کمک کنید مرا دست بر عصا ببرید درآن غروب فدایش شدم؛ قبول نکرد اگر که قابلم اکنون مرا فدا ببرید کمی ز خون دل عمه رنگ بردارید برای موی سفیدم کمی حنا ببرید به خیمه سوختم اما دوباره می‌سوزم در آفتاب اگر بستر مرا ببرید کنار بستر من روضه‌ای بخوانید و مرا میان همین اشک و گریه‌ها ببرید همان که خون سرم پای نیزه‌اش می‌ریخت مرا به دیدن خورشید نیزه‌ها ببرید همان کسی که سرش زیر دست و پا افتاد مرا به شُکوه از آن شام پُر بلا ببرید مرا لباس اسیری کفن کنید و سپس حسین حسین بگویید و کربلا ببرید 🏴وفات شهادت گونه عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها تسلیت باد🏴 https://eitaa.com/murtaza_ir