✅ "مهمان نوازی امام رضا (ع) " ♨️ احمد بن بزنطی نقل می کنه: شبی مهمان امام رضا علیه السلام بودم. بعد از خوردن شام شروع کردیم به صحبت کردن. بیشتر من حرف می زدم و امام (ع) گوش می داد. 🌀 لابلای بحث متوجه شدم آخر شب هست. بلند شدم که برم، آقا فرمودند: این وقت شب خطرناکه! امشب رو پیش ما بمون و فردا صبح برو. 💢 چون می دونستم اهل تعارف نیستند، قبول کردم. آقا رختخواب خودش را برای من پهن کرد تا استراحت کنم. 💠 تو دلم غوغایی برپا بود. با خودم گفتم: چه توفیقی نصیبم شده و چقدر قیمت پیدا کردم. آقا منو شام دعوت کرده، مرکب خودش رو دنبالم فرستاده، در رختخواب خودش خوابانده، منو همسفره خودش کرده و .... ♨️ تو همین فکرها بودم که آقا منو صدا زد و فرمود: بیا! میخوام داستانی رو برات تعریف کنم. 🌀 در زمان امیرالمؤمنین علیه السلام زید بن صوحان مریض شد و علی (ع) به عیادتش رفت. بعد به خاطر این که زید دچار غرور نشه، فرمودند: مبادا به مردم فخر بفروشی و خود رو بالاتر بدونی و بگی امامم به دیدنم آمده که ملاک برتری به تقواست. 💢 منم همان توصیه رو به تو می کنم، برای خدا تواضع کن و خودت را بالا نگیر. ✍ "لطف اهل بیت مثل بارانی است که بر گل و خار هر دو می بارد. پس مغرور نشویم و تصور نکنیم که کسی شده ایم." #داستان_های_مذهبی #امام_رضا_علیه_السلام #غرور 🔰 کانال مبلغ یار 🆔 http://eitaa.com/joinchat/3101556750Cff6ba723ba