هدایت شده از خودواقعیم!
ملیکا این تابستون واقعا دارم رو خودم و روحم کار میکنم اما یه مشکل بزرگم مامانمه خیلی دوسش دارما ولی حرفاش روح و روانمو بهم میزنه خیلی اذیتم کرده از انتخاب رشته تا انتخاب لباس و هر چیز دیگه ای خیلی بد صحبت میکنه من بیرون از خونه شاید یه شخصیت مستقل یا از نظر دیگران جذابی داشته باشم ولی توی خانواده و فامیل یه ذره اعتماد بنفس برام نزاشتن حس میکنم همش باهام لج میکنه حتی جدیدا هزار تا ایراد میزاره روم که اگر فلان نبودی بهمان نبودی تا الان ازدوام میکردی بعد من چند سالمه؟؟؟؟۱۷ سالمه از نظر ت بی منطق نیست؟با اینکه واقعا خیلیا ازم شماره خانواده و... رو خواستن اما من فعلا اصلا به همچین چیزی فکر نمیکنم و اول دوست دارم مامانم یکم دست از این رفتاراش برداره و خجالت میکشم به کسی بگم بیاد خواستگاری و مامانم سخصیتمو ببره زیر سوالو و در آینده طرف مقابلم هم اون احترامشون از دست بره شاید فکر کنی من حساسم اما خب تو دوست و فامیل هم کسی دل خوشی از مامانم نداره و منم نمیدونم چه کنم .... بعدا جواب میدم باشه:)؟