سخنرانی حجت‌ الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره بقره - آیه‌ی ۲۴۳ ۞ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ آیا ندیدید آنهایی را که از ترس مرگ از دیار خود بیرون رفتند که هزارها تن بودند، خدا فرمود که تمام بمیرید (همه مردند) سپس آنها را زنده کرد، زیرا خدا را در حق بندگان فضل و کرم بسیار است، و لیکن بیشتر مردم سپاسگزار نیستند. در شأن نزول این آیه آمده است که در یکى از شهرهاى شام که حدود هفتاد هزار خانوار جمعیّت داشت، بیمارى طاعون پیدا شد و با سرعتى عجیب مردم را یکى پس از دیگرى از بین می ‏برد. در این میان عده ‏اى از مردم که توانایى و امکانات کوچ داشتند، به امید اینکه از مرگ نجات پیدا کنند از شهر خارج شدند ،پروردگار، آنها را در همان بیابان به همان بیمارى نابود ساخت. از برخى روایات استفاده مى‏ شود که اصل بیمارى مزبور در آن شهر، به عنوان مجازات بود. زیرا وقتى رهبر و پیشواى آنان از آنها خواست که خود را براى مبارزه و جهاد آماده کرده و از شهر خارج شوند، آنها به بهانه اینکه در منطقه جنگى مرض طاعون شایع است، از رفتن به میدان جنگ خوددارى کردند و خداوند آنها را به همان چیزى که بهانه فرار از جنگ قرار داده بودند، مبتلا ساخت. در برخى تفاسیر و روایات آمده است: وقتى حِزقیل نبى، یکى از پیامبران بنى اسرائیل، از آنجا عبور مى ‏کرد از خداوند درخواست کرد که آنها را زنده کند. خداوند دعاى او را اجابت کرد و آنها را مجدّداً زنده نمود و به زندگى باز گشتند. البته این الطاف الهى، هشدار و درس عبرتى براى آیندگان تاریخ است که انسان بفهمد و شکرگزار خداوند باشد. صاحب تفسیر المنار، مرگ و حیات در آیه را به شکلى سمبولیک معنا کرده و آن را کنایه از بدست آوردن استقلال و از دست دادن آن دانسته است. صاحب تفسیر المیزان، ضمن انتقاد شدید از این طرز تفکّر مى‏ فرماید: باید به ظاهر آیات معتقد بود وگرنه لازم مى‏ آید تمام معجزات و امور خارق العاده را توجیه یا تأویل نمائیم. ازآنجا که شکر، تنها به زبان نیست، بلکه حقیقت شکر آن است که نعمت‏ هاى الهى را در جاى خود مصرف کنیم، لذا اکثر مردم شکرگزار واقعى نیستند. در آیه اگر مى‏ فرمود: «اکثرهم لایشکرون» معنا این بود که اکثر آن مردم اهل شکر نبودند، ولى قرآن سیماى اکثر مردم در تمام اعصار را بیان مى‏ کند، نه گروهى خاصّ را. «اکثر النّاس لایشکرون» شیعه، به رجعت و زنده شدن گروهى از افراد قبل از قیامت، اعتقاد دارد و علاوه بر صدها حدیث، از آیاتى همچون این آیه، امکان وقوع آن را استفاده مى‏ کند. بگفته صاحب تفسیر تبیان، جلد دوم تعدادشان از ده هزار بیشتر بوده است، زیرا عرب به بیش از ده هزار «اُلوف» و به کمتر از آن «آلاف» مى‏ گوید. پیام ها ۱- به تاریخ بنگریم و از آن درس بگیریم. «ألَم تَرَ...» ۲- در بیان تاریخ، آنچه مهم است عوامل عزّت و سقوط است، نه نام افراد و قبایل و مناطق. «الّذین خَرجوا من دیارهم» ۳- آنجا که اراده خداوند باشد، فرار کارساز نیست. «قال لهم اللّه موتوا» ۴- خداوند در همین دنیا بارها مردگان را زنده کرده است. «ثم احیاهم» ۵ - فراز و نشیب‏ها، مرگ و میرها، زاد و ولدها و زنده‏ شدن ‏هاى مجدّد، همه نمونه‏ هایى از الطاف و فضل الهى است. «انّ اللّه لذو فضل» منبع: پایگاه درس‌هایی از قرآن @n20011🌹💧