سخنرانی حجت‌ الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره بقره - آیه‌ ۲۵۵ اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۗ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۖ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ خدای یکتاست که جز او خدایی نیست، زنده و پاینده است، هرگز او را کسالت خواب فرا نگیرد تا چه رسد که به خواب رود، اوست مالک آنچه در آسمانها و زمین است، که را این جرأت است که در پیشگاه او به شفاعت برخیزد مگر به فرمان او؟ علم او محیط است به آنچه پیش نظر خلق آمده و آنچه سپس خواهد آمد و خلق به هیچ مرتبه از علم او احاطه نتوانند کرد مگر به آنچه او خواهد، قلمرو علمش از آسمانها و زمین فراتر، و نگهبانی زمین و آسمان بر او آسان و بی‌زحمت است، و او والا مرتبه و با عظمت است. به مناسبت وجود کلمه‏ «کرسى» در آیه، رسول اکرم (ص) این آیه «آیةالکرسى» نامید. در روایات شیعه و سنى آمده است که این آیه به منزله‏ قلّه قرآن است و بزرگترین مقام را در میان آیات دارد. همچنین نسبت به تلاوت این آیه سفارش بسیار شده است، از امام على (ع) نقل کرده ‏اند که فرمود: بعد از شنیدن فضیلت این آیه، شبى بر من نگذشت، مگر آنکه آیةالکرسى را خوانده باشم. در این آیه، شانزده مرتبه نام خداوند و صفات او مطرح شده است. به همین سبب آیةالکرسى را شعار و پیام توحید دانسته‏ اند. هر چند در قرآن بارها شعار توحید با بیانات گوناگون مطرح شده است، مانند: «لااله الاّ اللّه»، «لااله الاّ هو»، «لااله الاّ انت»، «لااله الاّ انَا»، ولى در هیچ کدام آنها مثل آیةالکرسى در کنار شعار توحید، صفات خداوند مطرح نشدهاست. صفات خداوند دو گونه ‏اند، برخى صفات، عین ذات او هستند و قابل تجزیه از ذات الهى نمى‏ باشند. مانند: علم، قدرت و حیات. امّا برخى صفات که آنها را صفات فعل مى‏ نامند، مربوط به فعل خداوند است، مثل خلق کردن و عفو نمودن. منشأ اینگونه صفات، اراده الهى است که اگر بخواهد خلق مى‏ کند، ولى درباره‏ صفات ذات این را نمى‏ توان گفت که اگر خداوند بخواهد مى ‏داند و اگر نخواهد نمى‏ داند. اگر بخواهیم صفات ذات را تشبیه کنیم، باید بگوئیم عالم و قادر بودن براى خداوند، نظیر مخلوق بودن براى انسان است. هرگز صفت مخلوق بودن از انسان جدا نمى‏ شود، همانگونه که هرگز صفت علم از خداوند جدا نمى‏ شود. کلمه «اله» درباره هر معبودى بکار مى ‏رود، خواه حقّ و یا باطل، «أفرایت مَن اتّخذ الهه هواه» ولى کلمه «اللّه» نام ذات مقدّس الهى است. معبودانِ غیر از خدا، از آفریدن مگسى عاجزند؛ «لن یخلقوا ذباباً» و آنان که به پرستش غیر خدا مى‏ پردازند، از بلنداى توحید به دره‏هاى خوفناک سقوط مى‏ کنند. «ومن یشرک باللّه فکانّما خرّ من ‏السماء فتخطفه الطّیر» «لااله الاّ اللّه» اوّلین صفحه شناسنامه هر مسلمان است. اوّلین شعار و دعوت پیامبر اسلام (ص) نیز با همین جمله بود: «قولوا لااله الاّ اللّه تفلحوا» همچنان که فرمود: «من قال لااله الاّ الله مخلصاً دخل الجنّة واخلاصه بها ان تحجزه لااله الاالله عمّا حرمّ اللّه» هرکس خالصانه شعار توحید سر دهد، وارد بهشت مى‏ شود و نشان اخلاص او آن است که گفتن «لااله الاّ اللّه» وى را از حرام هاى الهى دور سازد. امام صادق (ع) فرمودند: «قول لااله الاّاللّه ثمن الجنة» گفتن «لااله الاّ اللّه» بهاى بهشت است. همچنان که امام رضا (ع) در حدیث قدسى نقل کرده ‏اند: «کلمة لا اله ‏الاّاللّه حصنى» کلمه‏ ى توحید، دژ مستحکم الهى است. آرى، توحید، مایه ‏ى نجات و رستگارى انسان است. البتّه همانگونه که مى‏ گویند هرکس به دانشگاه یا حوزه علمیه قدم گذاشت، دانشمند شد. یعنى به شرط اینکه تمام دروس لازم را بخواند. گفتن «لااله الاّ اللّه» نجات دهنده است، امّا با داشتن شرایطش که در جاى خود بدان اشاره خواهد شد. اعتقاد به توحید، همه ‏ى قدرت‏ ها و جاذبه‏ ها را در چشم انسان کوچک و حقیر مى‏ کند. نمونه ‏اى از آثار تربیتى توحید همین است که مسلمانان در برابر پادشاهان و صاحبان قدرت سجده نمى‏ کردند. در دربار نجاشى پادشاه حبشه، پناهندگان مسلمان گفتند: «لانسجد الاّ للّه» ما به غیر خدا سجده نمى ‏کنیم. دحیه کلبى یکى دیگر از مسلمانان در کاخ قیصر روم، سجده نکرد و در جواب کاخ نشینان گفت: «لااسجد لغیراللّه» من براى غیر خداوند سجده نمى ‏کنم. آرى، توحید انسان را تا آنجا بالا مى ‏برد که حتّى بهشت و دوزخ نیز براى او مطرح نمى‏ شود. امامان معصوم علیهم السلام نیز براى تربیت چنین انسان ‏هایى تلاش مى‏ کردند. على (ع) فرمودند: «لاتکن عبد غیرک و قد جعلک اللّه حراً»، بنده دیگرى مباش که خداوند تو را