سخنرانی حجت‌ الاسلام محسن قرائتی با موضوع تفسیر سوره بقره - آیه‌ی ۲۵۷ اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ خدا یار اهل ایمان است که آنان را از تاریکیهای جهل بیرون آرد و به عالم نور برد، و آنان که راه کفر گزیدند یار ایشان شیاطین و دیوهایند که آنها را از عالم نور به تاریکیهای گمراهی در افکنند، این گروه اهل دوزخند و در آن همیشه خواهند بود. در آیه قبل خواندیم که او مالک همه چیز است؛ «له مافی ‏السموات‏و...» و در این آیه مى‏ خوانیم: نسبت او به مؤمنان، نسبت خاصّ و ولایى است. «ولی ّ‏الذین آمنوا» گوشه ‏اى از سیماى کسانى که ولایت خدا را پذیرفته ‏اند * آنکه ولایت خدا را پذیرفت، کارهایش رنگ خدایى پیدا مى‏ کند. «صبغة اللّه» * براى خود رهبرى الهى برمى ‏گزیند. «ان‏اللّه قد بعث لکم طالوت ملکاً» * راهش روشن، آینده ‏اش معلوم و به کارهایش دلگرم است. «یهدیم ربّهم بایمانهم»، «انّا الیه راجعون»، «لانضیع اجرالمحسنین» * در جنگ‏ ها و سختى‏ ها به یارى خدا چشم دوخته و از قدرت ‏هاى غیر خدایى نمى ‏هراسد. «فزادهم ایماناً» * از مرگ نمى‏ ترسد و کشته شدن در تحت ولایت الهى را سعادت مى‏ داند. امام حسین (ع) فرمود: «انّى لا ارى الموت الاّ السعادة». * تنهایى در زندگى براى او تلخ و ناگوار نیست، چون مى‏ داند او زیر نظر خداوند است. «ان اللّه معنا» * از انفاق و خرج کردن مال نگران نیست، چون مال خود را به ولى خود مى‏ سپارد. «یقرض اللّه قرضاً حسناً» * تبلیغات منفى در او بى اثر است، چون دل به وعده‏ هاى حتمى الهى داده است: «والعاقبة للمتّقین» * غیر از خدا همه چیز در نظر او کوچک است. امام على (ع) فرمود: «عظم الخالق فى أنفسهم فصغر مادونه فى أعینهم...». * از قوانین و دستورات متعدّد متحیّر نمى شود، چون او تنها قانون خدا را پذیرفته و فقط به آن مى‏ اندیشد. و اگر صدها راه درآمد برایش باز شود تنها با معیار الهى آن راهى را انتخاب مى‏ کند که خداوند معیّن کرده است. «ومن لم یحکم بماانزل‏اللّه» پیام ها ۱- مؤمنان، یک سرپرست دارند که خداست و کافران سرپرستان متعدّد دارند که طاغوت‏ ها باشند و پذیرش یک سرپرست آسان‏تر است. درباره مؤمنان مى ‏فرماید: «اللّه ولىّ» امّا درباره ‏ى کفّار مى‏ فرماید: «اولیائهم الطاغوت» ۲- آیه قبل فرمود: «قد تبیّن الرّشد من الغى» این آیه نمونه‏ اى از رشد و غىّ را بیان مى‏ کند که ولایت خداوند، رشد و ولایت طاغوت انحراف است. «اللّه ولىّ... اولیائهم الطاغوت» ۳- راه حقّ یکى است، ولى راه هاى انحرافى متعدّد. قرآن درباره راه حقّ کلمه‏ ى نور را به کار مى‏برد، ولى از راه هاى انحرافى و کج، به ظلمات و تاریکى ‏ها تعبیر مى‏ کند. «النور، الظلمات» ۴- راه حقّ، نور است و در نور امکان حرکت، رشد، امید و آرامش وجود دارد. «النور» ۵ - مؤمن در بن بست قرار نمى‏ گیرد. «یخرجهم من الظلمات» ۶- طاغوت‏ها در فضاى کفر و شرک قدرت مانور دارند. «الذین کفروا اولیائهم الطاغوت» ۷- هر کس تحت ولایت خداوند قرار نگیرد، خواه ناخواه طاغوت‏ ها بر او ولایت مى‏ یابند. «اللّه ولىّ... اولیائهم الطاغوت» ۸ - هر ولایتى غیر از ولایت الهى، ولایت طاغوتى است. «اللّه ولىّ... اولیائهم الطاغوت» ۹- توجّه به عاقبت طاغوت پذیرى، انسان را به حقّ پذیرى سوق مى‏ دهد. «اولئک اصحاب النّار» حضرت یوسف (ع) نیز در دعوت کفّار به همین معنا استدلال کرد: »ءأربابٌ متفرّقون خیرٌ أم اللّه الواحد القهّار« آیا صاحبان متعدّد و پراکنده بهترند یا خداى یگانه و قدرتمند؟! سوره یوسف @n20011