الف: و شعرگویی ابوالفرج الاصفهانی، تغزل و شعرگویی و تشکیل مجامع شعر و شاعری و عرضه نتایج طبع توسط مشاهیر اهل سخن و شعرای بزرگ آن عصر خدمت سکینه بنت الحسین(ع) و قانع شدن به داوری و نظرات آن بانو، را به وی نسبت داده اند. ابوالفرج این روایت را از زبیر بن بکار که دشمن آل علی(ع) بوده، بلکه با دیگر بنی هاشم هم عدوات داشته، نقل کرده است. کسی که این دروغها را برای مردان و زنان اهل بیت(ع) می ساخت تا جایی که می خواستند او را از بین ببرند از این رو در زمان متوکل از مکه گریخت و در بغداد ساکن شد. بعلاوه در سلسله سندهای این روایات، عمر بن ابی بکر المؤملی وجود دارد که روایات او در مستندات خود تا به آن حد ضعیف و بی اساسند که نه تنها در نظر برخی از علمای اهل سنت روایات اومخدوش و ضعیف تلقی گردیده است، بلکه او را آفتی از آفات معرفی کرده اند. ابوالفرج خود در کتابش به این امر اعتراف داشته است که «نظیر اجتماعی که به سکینه بنت الحسین(ع) منسوب گردیده به سرپرستی زنی اموی برپا شده است و من تا زمانی که زنده ام اسمش را برای احدی باز نخواهم گفت.» همچنین بسیاری از اشعاری را که به سکینه بنت الحسین(ع) نسبت داده شده متعلق به آن بانو نیست، بلکه این اشعار متعلق به سکینه بنت خالد بن مصعب زبیری است که ملاقاتها و اجتماعاتش با عمر بن ابی ربیعه شاعر و مغازلاتش با او معروف و مشهور است. تشابه اسمی سکینه بنت الحسین(ع) با سکینه بنت خالد بن مصعب همسر عمر بن ابی ربیعه و اختلاط گاه به عمد این دو اسامی موجب اختراع قصه های آن چنانی بوده است بسیاری دیگر از این اشعار و اجتماعات منسوب به سکینه دختر امام حسین(ع) هم، در حقیقت اشعار و اجتماعاتی است به سرپرستی عائشه بنت طلحة بن عبیدالله همسر مصعب بن زبیر که با عمر بن ابی ربیعه به تغزل و اشعار شاعرانه اشتغال و اشتهار داشت. ب: تعدد از دیگر مواردی که به سکینه بنت الحسین(ع) نسبت داده شده است ازدواج های مکرر ایشان است؛ و عجیب تر اینکه در میان این ازدواج ها نام افرادی هم به چشم می خورد که سابقه عناد و دشمنی با او و اهل بیتش را داشته و از دشمنان درجه اول آنان و شیعیانشان محسوب می شدند. در روایات اهل سنت آمده که سکینه دختر امام حسین(ع) پس از واقعه تلخ عاشورا و بازگشت به مدینه با مصعب بن زبیر ازدواج کرد و برای او فرزندی به نام "فاطمه" به دنیا آورد و پس از کشته شدن مصعب با عبدالله بن عثمان بن عبدالله بن حکیم بن حزام بن خویلد ازدواج کرد و پسری بنام "عثمان" برای او به دنیا آورد. پس از عبدالله، سکینه با زید بن عمرو بن عثمان بن عفان و بعد با ابراهیم بن عبدالرحمان بن عوف ازدواج کرد؛ اما به واسطه نامه هشام بن عبدالملک والی مدینه از او جدا شد و بعد با اصبغ بن عبدالعزیز بن مروان ازدواج کرد و سپس دوباره با ابراهیم بن عبدالرحمن بن عوف ازدواج کرد. با توجه به اینکه بر اساس روایات شیعی، سکینه بعد از ازدواجش با عبدالله بن حسن(ع) تا زمان وفات با کسی ازدواج نکرده بود، بی تردید موضوع تعدد ازواج که برای سکینه نقل کرده اند اسائه ادب دیگری است که دشمنان برای تقرب بین آل علی(ع) و دشمنانشان به اهل بیت(ع) بسته و در راستای تلاش برای رفع عداوت تقلیدی بین آنها و بین مخالفان اهل بیت(ع) صورت گرفته است. بر روایات ازدواجهای مکرر سکینه بنت الحسین(ع) اشکالات بسیاری وارد است که از مهمترین آن می توان به این دو مورد اشاره کرد: اولاً: از طریق تاریخ نویسان شیعه نام هیچ همسر یا فرزندی برای این بانو به ثبت نرسیده است، هرچه هست روایاتی است که از طریق ابوالفرج اصفهانی و امثال او که از نزدیکان بنی امیه بوده اند به ما رسیده است. آن بانویی که امام(ع) در توصیف او می فرمایند «و اما السکینه فغالب علیها الاستغراق مع الله فلا تصلح لرجل؛ سکینه غالباً غرق در ذات الهی است از این رو شایسته امور زناشویی نیست» چگونه ممکن است آن طور باشد که ابوالفرج می گوید. ثانیاً: این ازدواج ها و بخصوص ازدواج سکینه با مصعب بن زبیر به جهت دشمنی شدید آل زبیر با اهل بیت(ع) و عدم توافق آنان با هم، امری محال است و برخی مقتضیات دینی و اجتماعی نیز این ازدواج را منع می کند چگونه ممکن است سکینه با مصعبی ازدواج کند که با آل علی(ع) دشمنی شدید داشته است و شیعیان او را از دم شمشیر می گذرانده است. @n20011🌴