سهراب سپهری
صبح امروزکسی گفت به من:
تو چقدر تنهایی !
گفتمش در پاسخ : تو چقدر حساسی ؛
تن من گر تنهاست، دل من با دلهاست،
دوستانی دارم بهتر از برگ درخت
که دعایم گویند و دعاشان گویم،
یادشان دردل من ، قلبشان منزل من…!
صافی آب مرا یادتو انداخت،رفیق!
تو دلت سبز، لبت سرخ، چراغت روشن!
چرخ روزیت همیشه چرخان!
نفست داغ، تنت گرم، دعایت با من
سلااااام روزتون سرشار از شااااادی❤️