دیشبی که سر سفره افطار تنها بوده ایم
یا با رفیق هایمان سرگرم بگو و بخند
و حتی تا سحر که با یک موسیقی ملایم زنگ هشدار بیدار شده ایم
و شاید مهم ترین سوال آن لحظه مان
این بوده که حالا چه بخوریم؟
يا بعد سیری سر سفره، که برای مدتی به دیوار خیره شده ایم تا اذان بگوید
و بعد که توی رخت خواب به آنی خوابمان برده یا با فکر اینکه فردا کجا بروم و چه بپوشم
چشممان را روی هم گذاشته ایم؛
یک گوشه از این وطنِ پر از زخم
کسانی بی صدا جان سپردند؛
برای آرمانشان
برای اعتقادشان
و برای امنیتمان
شادی روحشان دقیقه ای فکر کنیم
و دقیقه ای فاتحه بخوانیم
و عمری بدویم ان شا الله...😭💔