*ترفند جدید اصلاح طلبان به هر قیمت برای ماندگاری*
*میخواهم زندگی کنم* !!!!
از اردوگاه اصلاح طلبان خبر می رسد در تدارک و چاره جویی برای انتخابات درصدد انتخاب شعار هستند. یکی از مشکلات اساسی آنها این است که با کدام فریب و شگرد و مهندسی افکار عمومی به آرای جامعه بپردازند. امید آنها به این بود که با سازش با کدخدای جهان، و ذیل شعار اصلاح طلبی، و دردست گرفتن کلیدهای رمزگشا، مجموعه ایی از وعده ها را عملی سازند و با هیاهوی برای تغییر آمده ایم، امید واهی و کاذب در جامعه ایجاد کردند.
گفته میشود اتاق فکر این جریان با نظارت و یا هدایت محمد خاتمی، از معدودی به اصطلاح جامعه شناس بریده از جامعه و لیبرال مسلک و فعالان عرصه فتنه و دل بسته به اردوگاه غرب به خود فشار آوردند تا شعاری را برای جذب رای مردم انتخاب کنند، که ضمن برخورداری از جذابیت ظاهری، در بر گیرنده موارد دیگری باشد، که ؛
*اول* ، مدعی خواسته این جریان برای نوعی زندگی مرفهانه بی دغدغه و بی درد سر باشد، به عبارتی در رویکرد بعضی از اینها حتی اگر با دزدی و غارت بیت المال باشد، اشکال ندارد.
*دوم* ، جایگاه اپوزیسیونی این جریان را در مقابل نظام حفظ کند، هرچند که 98 درصد مسؤولیتهای اجرایی، صددرصد اختیارات برنامه و بودجه، و رای یکپارچه فراکسیون به اصطلاح امید و برخی نمایندگان مذبذب مسلک را در اختیار داشته باشند.
*سوم* ، اصلاح طلبان، همانگونه که در مراحل مختلف از نظر مبانی اندیشهای و گرایشی ثابت کردند برای حفظ و کسب قدرت، به اصول بنیادی انقلاب اسلامی و آرمانهای امام راحل و نظام امامت و فقه حکومتی اسلام و مصداق آن یعنی مقام ولایت فقیه اعتقادی ندارند، و حتی زمان امام راحل نیز چنین بوده اند، طبیعی و بدیهی و اثبات شده است، که ناگزیر باید از شیوه ها و سبک انتخابات غربی برای جذب رای مردم استفاده کنند. و مردم هم شاهد بوده اند، حسن روحانی هم، با مشورت اعضای ستاد انتخاباتی همین طایفه، رقیب خود را قاتل معرفی می کرد. به عبارتی از نگاه اینها هرکس را که به حکم دین و شرع و فقه حکومتی، انتقام خون امام حسین س و شهدا و مردم مظلوم در خون غلطیده را بگیرد، با فرعون ونمرود وابو سفیان و معاویه و رجو ی تفاوتی ندارد. یعنی ته دیگ این تفکر غرب باوری این است. که انتخابات را باید برد، چه با تفنگ، چه با مشت، چه با دروغ، چه با حیله، چه با تقلب، چه با اردوکشی کف خیابان، چه با فتنه، چه با گرفتن پول تبلیغات از شاه سعودی، و *حالا هم بگوییم زندگی میخواهیم* ، همانگونه که دیروز مقابل قانون می ایستادند و می گفتند رای ما چه شد؟
چهارم، نسل جوان بدانند، واداده های دل سپرده به غرب که این دوره هم دنبال برد انتخاباتی هستند، و اعتراف نمی کنند که این همه نکبت و بدبختی را در سایه برجام و امید به آفتاب تابان آمریکاییها و اروپاییها به ملت ما تحمیل کردهاند، همانهایی هستند که 8 سال دفاع مقدس، آن زمان که وطن و ناموس این ملت در معرض تهاجم بود، چهار میخی به وزارت علوم و اقتصاد و بانک مرکزی و سایر مناصب چسبیدند، و هنگام در خون غلتیدن فرزندان شما، بورس آمریکا و اروپا را با ارز 7تومانی گرفته و دکترهایی شدند، که امروز در محضر محمد خاتمی شعار پیروزی انتخابات می سرایند و البته هیچ شرمی هم ندارند که با چنین کارنامه افتضاح، طراحی کنند که به هر طریق و وسیله ایی باید رای مردم را گرفت و پیروز انتخابات شد. یک نمونه از هزاران شگرد این جریان، مزخرف خواندن و تعطیل نمودن مسکن مهر که حاصل خدمت صادقانه نیروهای خدمتگزار، منهای جریان انحرافی بود که بعد از 7سال ویران ساختن مسکن مردم به همان تصمیم به اصطلاح مزخرف باز گشته اند.. انصافا پررویی هم حدی دارد. و البته معلوم است، زندگی میخواهم، یعنی بصورت شفاف تر و ساده تر، نظام اسلامی حق زندگی کردن را از من سلب نمود. دقیقا روی دیگری از خواسته همه جبهه کفر در مقابل جبهه اسلام است. ضمن اینکه لطایف و ظرافتهای دلربایی دارد که حلاوت و شیرینی آن در صندوق رای است اما این بار خاتمی نمی تواند بگوید ؛
*تکرار می کنم، بلکه میگوید؛ بگویید حق حیات ندارم، زندگی میخواهم* .
*پنجم* ، این سبک از تبلیغات غربی که از هرجهت درنظام ما مذموم است، روی دیگری دارد. یعنی باید مردم دست از مقاومت مقابل ظلم استکباری بردارند، در اقتصاد بین الملل آمریکا خواسته، حل شوند، در فرهنگ لا ابالیگری، در سیاست جدایی از دین، در نظام مدیریتی، معیارهای دموکراسی، در روابط بین الملل، بدون شاخ و شانه کشیدن و همراهی با ابرقدرتهای جهان، در آرمانگرایی انقلابی عقب نشینی، و در انتخابات شیوه توجیه هدف با هر وسیله،. و در نهایت اینکه در یک کلام نظام، رو یکر دی است که لایه هایی از این جریان، حتی از تبلیغ آن، ابایی ندارند.
العاقبه المومنین . فعال باشید آگاهی رسانی کنید . این افساد طلبان رای مردم را به بازی نگیرند.
https://eitaa.com/nabaaa