♻️ داستان سیلی به آیتالله شریعتمداری
در این چند روز و پس از درگذشت آیتالله ریشهری(ره)، شبکههای اجتماعیِ مجازی، پر شد از مطالبی پیرامون برخی جریانات مرتبط با زندگی و اقدامات ایشان؛ که به خاطر مسؤولیتهای مهم او، قابل توجه هستند.
جدای از عده قابل توجهی که علاقمندان و ارادتمندان آیتالله ریشهری را شکل میدهند، عده بسیار کمی نیز از مرگ وی خوشحال و برخی نیز، متنهایی پر نیش و کنایه نثار ایشان و اقدامات او نمودند؛ و با آب و تاب فراوان منتشر کردند.
.
یکی از مهمترین مسائلی که مخالفان آیتالله ریشهری مطرح نمودند، داستان سیلی زدن ایشان و یا لگ زدن وی، به حضرت آیت الله شریعتمداری(ره) است؛ که متنها و ویسهایی پیرامون این مسأله از سوی «راویان» و یا «راویانِ راویان» داستان، در شبکه مجازی دست به دست شد.
.
به همین مناسبت، از یکی از دوستان آیتالله ریشهری صحت این داستان را پرسوجو نمودم؛ و ایشان فرمودند: «بنده یکبار از حاج آقا پرسیدم. قسم خوردند که من چنین کاری نکردم. [همچنین دوست ایشان ادامه دادند که:] به روحیه حاج آقا هم نمیخورد.
افزون بر این، حاج عباس سلیمی (قاری قرآن) نیز میگفتند: روزی پیرمرد ترکزبانی در حرم سید الکریم [شاهعبدالعظیم]، حاج آقا را دیدند و با عصبانیت داد و بیداد کردند. محافظان میخواستند مانع شوند؛ ولی حاج آقا گفته بودند بیا جلو. پیر مرد با عصبانیت جلو میرود و به حاج آقا میگوید تو به مرجع [تقلید] من سیلی زدی؟ حاج آقا همان جا با لحن نرم، چند سوگند جلاله میخورد که، این [داستان] دروغ است. پیرمرد هم حلالیت طلبیده و آرام میشود».
.
این مطلب منقول از دوست آیتالله ریشهری، را به عرض برخی مخالفان ایشان در شبکههای مجازی رساندم؛ هیچ افاقه نکرد. حتی به راحتی ادعا نمودند که وی دروغ میگوید؛ و برخی گفتند که: «کسی که توانایی سیلی زدن به مرجع تقلید را داشته باشد، توانایی دروغگفتن نیز دارد».
.
سؤال
اکنون ما به عنوان مخاطبان این داستان، و با شنیدن سخن راویانِ مخالف و موافق، چگونه میتوانیم راستیآزمایی کنیم که کدام طرف، درست میگویند؟
.
نکته
جالب است که یک داستان معاصر، که حدود چهل سال از آن گذشته است، این گونه روایتهای ضد و نقیض دارد؛ به طوری که مخالفان و موافقان یک شخصیت، بر سر درستی نظر خود، دهها استدلال درونی و بیرونی ابداع و اختراع میکنند. آنها به گونهای بررسی صحت واقعه را پیچیده مینمایند که، بدون چند ماه صرف وقت و صرف هزینه برای پژوهش پیرامون آن، صحت داستان، قابل راستیآزمایی نیست.
آن وقت ما چگونه توقع داریم که وقایع 1400 قبل که در مسیر مناقشات پر رنگ فرقهای و تحریفات سهوی و عمدی تاریخی قرار داشته، و نبود امکانات نگارشی و ارتباطی نیز ابهام آن را پیچیدهتر کرده است، قابلیت راستیآزمایی داشته باشد.
✍ کاظم استادی