تنها سکوت میچکد از گوشه ی ورق
شوقی نمانده است بر این چشم بی رمق
هی پنجشنبه ،جمعه و هی لحظه های ِ تلخ
تکرار ِروزهای ِسیاه ِاَجق وَجق
پاییز میرسد ،وَغم پادشاهی اش
ِ گلواژه میشود به گل و جِلدِ زرورق
ساعت به صفر میرسد و آه میکشم
شاید صدای پای تو باشد که تق و تق
دیوار های حوصله کوتاه میشوند
در تنگنایِ نیستی ات مانده ام دَمغ
ای آنکه رفته ای و به دستم نمیرسی
جز تو کسی به خلوت من نیست مستحق
تکرارِ ردِ پایِ تو مانده است ،لای ِشعر
تکرار میکنم که برو، در پناه حق
#صفيه_قومنجانی
📚
@nabzeghalam