✨بسم‌الله الرحمن الرحیم✨ خلاصه نجم الثاقب جلسه 💠بحث در مورد نام مبارک احمد بود.احمد از حمد می آید و حمد در جایی به کار گرفته میشود که یک موجودی باشد که دارای صفات ویژه ی کمالی باشد،که هر کس او را میبیند به خاطر آن صفات ویژه ی کمالی او را ثنا و ستایش میکند،ان ثنا و ستایش را حمد میگویند. ✨حضرت رسول(ص)در قرآن با نام احمد از ایشان یاد شده. 🔹شاخصه شخصیت رسول خدا به گونه ای بود که هر کسی با ایشان مواجه میشد،ان حضرت را ثنا میکرد.و دست خود انسان نیست. 🔸ایشان در تمام کمالات در اوج قرار گرفته،و هر انسانی به دنبال کمالات است. تمام تلاش ها و فعالیت های که ما در طول روز انجام میدهیم همه برای رسیدن به یک کمال خاصی هست. 🔹اعراب جاهل مثل ابوجهل و ابولهب که مقابل خدا می ایستادند،در روایت داریم: که اینها شبانگاه بدون اطلاع از همدیگر،میرفتند و صوت رسول خدا را گوش میکردند و مجذوب میشدند. 🔸به حدی حضرت صوت ها تاثیر گذار بودند،که هر کسی صوت ها را گوش میداد حضرت رسول(ص) را شایسته ثنا و ستایش می‌دانست. 🔹ما در بین ائمه هدی(ع) هم میبینیم که معصومین هم تمام مردم جامعه ستایش شان میکردند،حتی کسانی که حضرات را به شهادت رساندند. 🔸معصومین از لحاظ خصایص جسمانی هم در حد اعلا بودند و اشخاصی که در مرتبه ظاهر بودند ایشان را از لحاظ آن قامت مبارکی که داشتند،ستایش میکردند. 🔹تمام کمالات در حضرت بقیة الله ارواحنافدا موجود است که هر کسی توفیق اش را پیدا کند با حضرت مواجه شود،مجذوب ایشان شده و دیگر به زندگی عادی بر نمی‌گردد.چون با زیبایی خاصی مواجه میشود که نظیرش در هیچ جایی نیست. 💥تعریف قوه و فعل 🔸در علم فلسفه هر موجودی که قابلیت تبدیل شدن به یک چیز بالاتر را داشته باشد،ان استعداد ویژه اش که درونش است را به عنوان 👈🏻قوه از آن یاد میکنند. ✨مثلا دانه ی گندم این قوه و نیرو را دارد که خوشه ی گندم بشود. دانه ی گندم این نیرو را ندارد که نخل خرما بشود،چون قوه اش را ندارد. 🔹وقتی دانه گندم به نهایتش رسید،یعنی به آن چیزی که باید بشود رسید و خوشه ی گندم شد،به این بُعد میگویند👈🏻 بالفعل. 🔸ما این قدرت را داریم که خلیفة الله بشویم،اما هنوز نشدیم و بالقوه ایم.و بالقوه شایسته ثنا هستیم. به هر میزانی که استعداد هایت را شکوفا کردی و رشد کردی،شایسته ثنا هستی. 🔹ما زمانی می‌توانیم از یک دانه به عنوان مجد و ثنا یاد کنیم که آن دانه رشد کند و ثمر دهد. اما تا زمانی که دانه هست،همچین شانیتی را دارد که یک زمانی بیاییم و او را ثنا کنیم اما بالقوه. اما زمانی که رشد کرد و ثمر داد،ثنای ما بالفعل است. 🔸حسرت انسان در قیامت👈🏻وقتی انسان قیامتش قیام میکند،باطن خودش را شهود میکند میبیند چه استعدادهای نادری در درونش بود که اگر حق آن را ادا میکرد به کجاها که میرسید‌‌. همه در قیامت می‌بینند که به امام زمان(ع)می‌توانستند متصل شوند،چون قوه اش را داشتیم،اما تن ندادیم و به فعلیت اش نرساندیم.در اینجا انسان مدیون و بدهکار خودش میشود. ✨به اندازه ای که انسان بدهکار خودش میشود،وارد درد و رنج میشود. 🔹امام کسی ست که اسوه است و اسوه بودن یک شخص زمانی تثبیت میشود که راه ارتباطی بین راهرو و رهبر باشد.که اگر هیچ ارتباطی با رهبر ما نداشته باشیم،ان رهبر ما نیست. 🔸فرض کنید شخص در یک زندانی یک تلفن همراه اش است که هیچ اطلاعی ندارد که این تلفن چیست؟بعدها که آزاد میشود و به سمت خانواده میرودبه او می‌گویند چرا تماس نگرفتی؟میگوید راه نداشت که تماس بگیرم.بهش میگویند یکی از قابلیت های این تلفنی که دستت بود این بود که میتوانستی با آن تماس بگیری.حالا چقدر این شخص آه میکشد؟! آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم. 🔹چیزی که در حقیقت در حال وقوع است اینکه امام در بین ما هست،احوالات همه ی ما را به صورت خصوصی رصد می‌کند.امام همچین سعه ی وجودی دارد،بی نهایت است. 🌀روایت از امام معصوم(ع): امام آن ها در بازار هایشان ورود میکند،در فرش هایشان گام میگذارد،در مجالس آنها شرکت میکند،ولی کسی او را نمی‌شناسد. و این جاست که انسان در قیامت بهت زده میشود وقتی متوجه میشود که پرونده من یک پرونده خصوصی بود و احوالات تک تک ما برای امام اهمیت دارد تا زمانی که انسان بخواهد. 🔸یک وقت شخصی از گردونه خارج شده و وارد زندگی حیوانی شدو همه چیز را رها کرد،این دیگر میشود یک شخص بی اهمیت.چون در رتبه حیوانات قرار گرفته است. 🔹ما چطور میتوانیم امام را ثنا بگوییم؟ایا حمد و ثنایش امام بالفعل است؟یعنی ظهور پیدا کرده و همه دارند حمدش را میگویند؟ یا بالقوه است؟ 🔸یک پاسخ اش این است👈🏻همه دارند حمد امام را میگویند.مثلا در مورد خصلت های امام سخن میگویند و همه شروع میکنند به ثنا کردن امام.این حمد تقلیدی است و ارزش اش خیلی پایین و نازل است. 🔹یک ثنا که تقلیدی نیست.و گویا همه دارند امام را به خاطر صفات کمالیش به صورت مستقیم ثنا میگویند.که در اینجا یک بحثی باز میشود.