💬 امام خامنه ای ▪️ يك جمله‏ ديگر هم در نهج‏ البلاغه‏ هست. آن را هم بنده بخوانم كه در روز عزاى امير المؤمنين (عليه الصّلاة و السّلام) اگر خواستيد، چشم شما به ياد آن بزرگوار قطره‏ اشكى بريزد. اين جمله در نهج‏ البلاغه‏ است كه گويا خطاب به امام حسن عليه‏السّلام، فرمود: «ملكتنى عينى و أنا جالس. » در شب نوزدهم، قبل از سحر، و قبل از آنكه به مسجد روانه شوم، چشمم گرم شد. «فسنح لي رسول اللّه.» پيغمبر را در خواب ديدم. «فقلت: يا رسول اللّه! ما ذا لقيت من امّتك من الأود و اللدد.» به پيغمبر، از دست امت، شكايت كردم. امير المؤمنين، عليه‏السّلام، در مقابل پيغمبر، مثل فرزندى در مقابل پدر است. او در آغوش پيغمبر بزرگ شده و پيغمبر، در همه‏ ادوار، پدر او بوده است. اكنون هم كه پيرمرد شصت‏ وسه‏ ساله‏ اى است، وقتى پيغمبر را در خواب می بيند، باز همان احساس كودكانه را در مقابل پيغمبر دارد. مثل كودكى است كه نزد پدرش شكايت می كند. بارى! فرمود: «از دست امت، شكايت كردم.» «فقلت: يا رسول اللّه! ما ذا لقيت من امّتك من الأود و للدد.» «عرض كردم: يا رسول اللّه! از دست امت تو، چه مصيبت ها كشيدم.» چه دشمني ها با من كردند، چه لجاجت ها با من ورزيدند و چه سختي ها از دست آنان كشيدم. در يك عبارت ديگر، چنين آمده است كه «به پيغمبر عرض كردم: يا رسول اللّه! آن‏ها از من خسته شدند، من هم ديگر از دست آن‏ها خسته شده‏ ام.» «فقال: ادع عليهم.» «پيغمبر فرمود: [على جان!] نفرينشان كن.» امير المؤمنين، عليه‏السّلام، می خواهد امّتى را كه اين‏قدر اذيتش كردند، نفرين كند. ببينيد نفرين على چيست: «فقلت: ابدلنى الله بهم خيراً منهم.» به جاى آن‏ها، بهتر از آن‏ها را به من بدهد. «و ابدلهم بي شرّاً لهم منّى.» و به جاى من، كسى بدتر از من را به آن‏ها بدهد! معناى جمله‏ ها اين است كه «خدايا؛ مرگ على را برسان.» و اين دعا مستجاب شد. 📅 خطبه های نماز جمعه تهران 21 رمضان 1414 💢 موسسه آموزشی پژوهشی نفحات https://eitaa.com/nafahat_eri