فکه....
سال ۹۸....
تفحص شهدا....
به روایت حامی....
دلم گرفته بود...
تازه از دل خاک امده بود
رسیدم به بالینش..
قمقمه اش پر از اب بود...
منم تشنه ام بود
هوا بسیار گرم
گفتم حق داری
چطوری اب بنوشی
تشنگی اقارا
تشنگی علی اصغر را
تشنگی رباب را
تشنگی اکبر وقاسم را
تشنگی عمه سادات را
وتشنگی علمدار سقای دشت کربلا را
گفتم حق داری برادر
حتی نگاهم را بسمت اب نکردم
.
🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته
کانال🌹175نفر🌹
@nafar175
دعوت کنید
آدرس رانشر دهید