فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبر یک کاسه است. هر بار که کاسه صبرم پُر می شود، می دهمش به دست خدا . او کاسه صبر را از دستم می گیرد و خالی می کند و دوباره پس می دهد. این کاسه هی پُر و خالی می شود ؛ هی پُر و خالی می شود ؛ هی پُر و خالی... گاهی به من می گوید : قشنگش کن. شیرینش کن. صبرجمیل! صبر اما تلخ است. مزّه زهر می دهد. شِکَرِمی ریزم توی آن،شِکَرِ شُکر . دارچین می پاشم روی آن؛ دارچینِ دعا. می گویم ببین شیرینش کردم . تزیینش کردم. می گیرد و یک کاسه ی بزرگتر می دهد. می گوید همه چیز را بریز توی همین .هم نعمت را و هم نقمت را. هم سفید بختی ها و هم سیاه بختی هایت را. کاسه کاسه صبر بین ما رد و بدل می شود. انگار قرار است تمام دریاچه های خشک و خالی جهان به کاسه کاسه صبر من پُر شود. می گویم : اگر کاسه ام بشکند ، صبرم را در چه بریزم؟ می گوید : آن روز دستم را پیمانه می کنم برایت. امروز انگار همان روز است. کاسه ام شکسته ، دستش اما پیمانه است... ﴿فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا﴾ [ المعارج: 5] پس كن صبرى نیکو در ایتا: @nafasalmahmoom