رفيق عزیز، رازم را به شما می سپارم تا اگر خوش داشتید، الهام بگیرید. آن وقت خواهید دید که عیش و عشرت حقیقی باعث رهایی می شود، زیرا تعهد نمی آورد. در عیاشی، آدم خودش را دارد و بس؛ به همین خاطر، باید آن را مشغولیت محبوب کسانی دانست که سخت شیفته‌ی شخص خویش اند. عیاشی به سان جنگلی است که نه آتیه دارد نه گذشته؛ از آن مهمتر، آنجا نه وعده ای در کار است و نه عقویتی آتی. عرصه های تجلی اش از جهان مجزاست. پیش از ورود به آن هراس را کنار می گذاریم، همچنان که امید را. آنجا، گپ و گفت اجباری نیست؛ آنچه به جست و جویش آمده ایم بی کلام هم کسب می شـود، و اغلب حتی بدون پول...