برداشتی آزاد، از «آزادی» در بیانات آیت الله خامنه‌ای ┄┄┅••┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄••┅┄┄ 🌐 همه ما اجمالاً درکی از مفهوم "آزادی" داریم و کم و بیش این مفهوم را میشناسیم و همینطور، به لطف تریبون های مختلف غرب [و شرق]، مطالب زیادی حول آن شنیده ایم؛ اما آیا این مفهوم که حدود دویست سال است که در مجامع علمی-فکری غربی [و شرقی] مطرح می‌شود، مختص به همین چندصد سال و همین نظامات فکری‌ست؟ ویا نه، اسلام هم سخنانی درباره آزادی دارد و سخن گفتن حول محور این مفهوم شریف، از ابداعات نظامات فکری معاصر نیست؟ 💠 همه ما می‌بینم که تمام نظاماتی که برای خود برو و بیایی دارند، دم از آزادی می‌زنند؛ حال چه لیبرالیسم که آزادی فردی را محور قرار می‌دهد [و چه مارکسیسم که آزادی فردی را هضمِ در آزادی اجتماعی می‌داند]. همه نیز به نحوی خاص آزادی را معنا می‌کنند ولی به هر حال بالاتفاق، طرفدار آنند. 💠 اما آیا اسلام نیز تفسیری از آزادی دارد؟ صد البته که اصل آزادی، همان چیزی‌ست که اسلام و پیامبران الهی به آن اهتمام ویژه داشته اند و بشر هنوز هم که هنوز است به آن معنی راقی و کامل آزادی که مطروح اسلام و در کل شریعت الهی است، دست نیافته و بلکه حتی بویی از آن هم استشمام نکرده است. 💠 قرآن، در رابطه با آزادی می‌فرماید: «الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنزِلَ مَعَهُ أُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» ﴿اعراف/١٥٧﴾ ➕ همان‌ها ﻛﻪ ﺍﺯ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ (ﺧﺪﺍ)، ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ «ﺍﻣﻲ» ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ؛ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﻱ ﻛﻪ ﺻﻔﺎﺗﺶ ﺭﺍ، ﺩﺭ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﻭ ﺍﻧﺠﻴﻠﻲ ﻛﻪ ﻧﺰﺩﺷﺎﻥ ﺍﺳﺖ، می‌ﻳﺎﺑﻨﺪ؛ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺩﺳﺘﻮﺭ می‌ﺩﻫﺪ، ﻭ ﺍﺯ ﻣﻨﻜﺮ ﺑﺎﺯ می‌دﺍﺭﺩ؛ ﺍﺷﻴﺎء ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﻬﺎ ﺣﻠﺎﻝ می‌ﺷﻤﺮﺩ، ﻭ ﻧﺎﭘﺎﻛﻴﻬﺎ ﺭﺍ ﺗﺤﺮﻳﻢ می‌ﻛﻨﺪ؛ "ﻭ ﺑﺎﺭﻫﺎﻱ ﺳﻨﮕﻴﻦ، ﻭ ﺯﻧﺠﻴﺮﻫﺎﻳﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻮﺩ، (ﺍﺯ ﺩﻭﺵ ﻭ ﮔﺮﺩﻧﺸﺎﻥ) ﺑﺮ می‌ﺩﺍﺭﺩ"، ﭘﺲ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ، ﻭ ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻭ ﻳﺎﺭﻳﺶ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﻭ ﺍﺯ ﻧﻮﺭﻱ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ، ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺳﺘﮕﺎﺭﺍﻧﻨﺪ. 📖 این کتاب الهی، یکی از ویژگی های خاص پیامبر را "آزاد کننده" انسان‌ها و بر گیرنده زنجیرها دانسته و به آن مباهات می‌کند. زنجیرهایی که بر سر و گردن انسان سنگینی می‌کند و او را از آزادی محروم می‌دارد؛ چه زنجیرِ ظالمِ خارجی و چه زنجیر هوا و هوس داخلی… اگر کسی از زیر یوغ این زنجیرها به درآید می‌تواند اوج گرفته و حتی ملتی را با خود همراه کرده، آزاد کند. 💠 از طرفی حضرت امیر، درباره آزادی هر فردی از انسان می‌فرمایند: «لا تکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرّا»؛ همچنین در جایی دیگر می فرماید: ««انّ ادم لم‌یلد عبدا و لا امة و انّ النّاس کلّهم احرار»... پس گزارۀ "هر انسانی از بدو پیداش و تولد خود، آزاد است" ، اوّل بار در انقلاب کبیر فرانسه مورد توجه قرار نگرفته است… ♻️ در نتیجه اسلام به هیچ وجه مانع آزادی های فردی و اجتماعی نیست و حتی یکی از اهتمامات ویژه او، هبه کردن «زیست در آزادی» به انسان است. ⏪ پس تا به اینجا مشخص شد که صحبت از مفهومی به نام آزادی، از ابداعات فلسفه های امروز نیست بلکه معنی راغی تر و پر مغز ترِ آن (که توضیح آن خواهد آمد)، از دیرباز مورد بحث اسلام و در کل شریعت الهی بوده است. اما آزادی که اسلام مطرح می‌کند به چه معنی است و چه رابطه‌ای با آزادی‌های طرح شده توسط دیگر نظامات فکری دارد؟ … ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ۱۳۹۸/۰۹/۰۱۳ ❇️ ادامه دارد...