هدایت شده از ♡حَرفِ دِل♡
صدایِ گریه از عرشِ معلّی می‌رود بالا همین که نیمه‌ شب‌ ها دستِ زهرا می‌ رود بالا یکی از پلک‌ هایِ زخمی‌ اش با دیدنِ حیدر به زحمت تا کند او را تماشا، می‌رود بالا گمانم مرکزِ ثقل زمین را شعله‌ ها سوزاند که آتش از در و دیوارِ دنیا می‌رود بالا هنوز از ماجرایِ کوچه‌ ها شرمنده‌ اش هستند اگر دیوارها کج تا ثریا می‌رود بالا صلی الله علیک یا مولاتنا یا فاطمه الزهرا @Harfedel301