سوال مهم: چرا اختلال مزاج (غلبه سودا) را از ریشه های فرعی وسواس بر شمرده اید در حالی که منابع طب سنتی به اتفاق وسواس را ناشی از غلبه سودا می دانند و تمرکزشان در سودازدایی از بدن است. مگر مهمتر از این عامل هم وجود دارد که سوء مزاج را علت فرعی بیماری می دانید؟
پاسخ:
بله تا جایی که بنده در منابع طب سنتی دیده ام، تقریبا همه حکما، وسواس را صرفا به مزاج و سودا نسبت داده اند و در درمان آن هم عمدتا روی مواد غذایی و داروهای ضد سودا تمرکز کرده اند.
البته در درمانهای حکمای نابغه ای چون بوعلی سینا بعضا رفتاردرمانی هم دیده شده است ولی این موارد نادر است.
بنده در عمل می بینیم که نه درمانهای طب رایج و نه تدابیر طب سنتی در بیشتر افراد وسواسی تاثیر قابل توجهی ندارد.
دلیلش به نظرم همان است که گفتم.
به ریشه های اصلی بیماری توجه نشده است.
این که برخی افراد از درمان نتیجه نمی گیرند یا کامل خوب نمی شوند به این علت است که گفتیم وسواس ریشه های فرعی و اصلی دارد.
آنهایی که مشکل شان در سطح ریشه های فرعی است، با یادگیری احکام و با اصلاح تغذیه و رفع غلبه سودا بهبود کامل می یابند.
آنهایی که خوب نمی شوند یا بهبودشان مقطعی و اندک است، در سطح ریشه های اصلی درگیرند.
شاید بتوان گفت که یکی از نقاط ضعف طب سنتی، همین نحوه برخورد آن با وسواس است که از دایره مزاج فراتر نرفته است.
وقتی با صرفا با اصلاح تغذیه و تدابیر طبی خوب نمی شود، پس بیماری عللی فرامزاجی هم دارد.
از قضا اگر ما به ریشه های اصلی بیماری توجه نکنیم و فقط روی تغذیه و تدابیر طبی تمرکز کنیم، وسواس فرد ممکن است بیشتر هم بشود.
الان ما با جماعتی مواجه هستیم که من اسم آنها را می گذارم: "وسواسی های طب سنتی"
https://eitaa.com/nafsemotmaen