🚩یاحسین شکر خدا که راهی کرببلا شدیم از قید و بند چون و چراها، رها شدیم در سفره هر چه می رسد از سمت مشهد است* دستت درست حضرت آقا ، رضا شدیم ما در صراطِ تو به خداوند میرسیم گمراه بوده ایم به تو إهدنا شدیم در راه با پیاده روی حال می کنیم حرف زیارت تو شده روی پا شدیم چون خانه ی امید همه کربلای توست با صد امید آمده ایم و گدا شدیم هم لشکر توایم و هم خاک پای تو خاک تو بوده ایم اگرچه طلا شدیم چون بیرق مجالس تو سایه ی سر است ما بی نیاز سایه ی غیر شما شدیم ذکر حسینِ ممتدِ این روضه هاست که تسکین دردهای بدون دواشدیم کوچک ، بزرگ ، پیرو جوان راهی توایم آنجا که شاهد سر از تن جدا شدیم آنجا که تن به روی زمین و سرت به نی از سر گذشت آن همه داغی که، تاشدیم ................... آبت نداده اند  و خاکت نکرده اند سر را جدا، جدا تنتان را عزا شدیم بزم شراب،کوچه و بازار جای خود ما محو پاره های تن و بوریا شدیم شاعر *مرحوم میثم کامیابی