🔸️شعر گل‌های دعا گرمای خورشید طلایی بر صورت سرد زمین خورد یک روز خوب آمد دوباره مادر مرا با خود حرم برد تا چشم من بر گنبد افتاد قلبم پر از عطر خدا شد لب‌های مادر مثل هر روز مهمان گل‌های دعا شد بانوی خوبی‌ها من از باغ یک شاخه گل چیدم برایت یک بسته گندم کردم امروز نذر کبوتربچه‌هایت ای کاش می‌شد تا همیشه پیش شما در قم بمانم هر روز با مادر برایت آیات قرآن را بخوانم ✅جهت سفارش تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛ @teacherschool ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @naghashi_ghese