📝📝📝ماجرای «سلمان رُشدی» و «کتاب آیات شیطانی» چیست؟ ➖قسمت اول➖ 🔘می دانم کنجکاوید بدانید، این شخص کیست و کتابی که منتشر نموده چه مشخصاتی دارد، ولی ترجیح می دهم ابتدا یکی از مباحث مطرح شده در کتاب های اسلامی را بررسی نماییم، پس از آن به مبحث سلمان رشدی و کتابش بازگردیم... 📘الف) ▪️براساس یکی از روایات «نادرستی» که در کتب اسلامی آمده، پیامبر خدا (ص) کنار کعبه در جمع قریشان نشسته بود و آرزو کرد از سوی خدا آیه‌ای فرستاده نشود که قریشیان از او دور شوند. در این لحظه خداوند سوره نجم را نازل می کند و حضرت رسول (ص) آیات این سوره را برای مردم می خواند... تا به آیات ۱۹ و ۲۰ رسد آیاتی که می فرمایند : 🌺«أفَرَءَیْتُم اللَّتَ والعزّی * و مَنَوةَ الثالثة الأُخری»🌺 (19 و 20، سجده) «آیا لات و عُزّی را دیده‌اید و دیگری، منات که سومین آنهاست». ▪️در این هنگام شیطان این دو جمله را به قلب پیامبر (ص) القا می کند و می گوید:«تلک الغرانیقُ العُلی و إن شفاعَتَهن لَتُرْتجی» با این معنا که «آنها جوانانی عالی مقام‌اند (یا همانند مرغان آبی هستند که به آسمان پر می‌کشند و ارزش والایی دارند) و به شفاعت آن‌ها امید می‌رود». (اگر ملاحظه کنید این دو جمله به تعریف از بت ها می پردازند) پیامبر هم این جملات را همراه با آیات می خواند. سپس ادامه ی سوره را تلاوت می کند. ▪️این جملات برای قریشیان آنقدر شیرین بود که وقتی سوره را تمام کرد و سجده انجام داد، آنها هم به سجده رفتند.... حتی می گویند ولید بن مغیره که یکی از مشرکان بود و سن و سال زیادی داشت، توانایی سجده نداشت اما کمی خاک برداشت و به نشانه ی سجده روی پیشانی اش قرار داد... مشرکان با جملاتی که شیطان به پیامبر (ص) القا کرده بود خیلی خوشحال شدند و گفتند: ما می‌دانیم که خدا زنده می‌کند و می‌میراند و فقط اوست که می‌آفریند و روزی می‌دهد؛ اما خدایان ما (بت‌ها) هم پیش او برای ما شفاعت می‌کنند و الان که برای آن‌ها سهمی قائل شدی ما با تو هستیم و مسلمان می شویم. ▪️وقتی مسلمانانی که (بر اثر آزار مشرکان) به سرزمین حبشه مهاجرت کرده بودند شنیدند همه اهل مکه مسلمان شده‌اند، به سوی اقوامشان در مکه حرکت کردند و گفتند: فامیل هایمان را از مردم حبشه بیشتر دوست داریم و پیش آنها می رویم... ▪️شب‌ هنگام، حضرت جبرئیل (ع) برای مرور کردن آیات نزد رسول خدا (ص) می آید و رسول خدا شروع می کند به تلاوت کردن، وقتی پیامبر (ص) به آن دو جمله می رسد...جبرئیل (ع) می گوید من اینها را نیاورده ام!!! ▪️پیامبر (ص) نیز با ناراحتی می فرماید: یعنی من به خدا سخن نادرستی نسبت دادم؟! و چیزی را که وحی نکرده بود به مردم گفتم؟! بعد خداوند برای دلجویی از پیامبر این آیه را می فرستد: 🌺«و اِن کادوا لَیَفتِنونَکَ عَنِ الَّذی اَوحَینا اِلَیکَ لِتَفتَرِیَ عَلَینا غَیرَهُ واِذًا لاَ تَّخَذوکَ خَلیلا»🌺 (73 تا 75، اسراء) «نزدیک بود تو را از آنچه به تو وحی کردیم بفریبند تا غیر آن را بر ما ببندی و آنگاه تو را به دوستی (خود) بگیرند...». نویسنده جناب م.یوسفی ادامه دارد... ☑️ @naghdeelhad