شرخ مختصر حکمت شماره 2 قسمت اول 🅾از اين کارها بپرهيز  ☘«طمع» به معناى بيش از حق خود طالب بودن و گرفتن مواهب زندگى از دست دیگران است و «استشعر» اشاره به اين است که طمع را به خود چسبانده و از آن جدا نمى شود; افراد طماع براى رسيدن به مقصود خود بايد تن به هر ذلتى بدهند و دست سؤال به سوى هرکس دراز کنند و  شخصيت خود را بشکنند.  و عجيب اين که هنگامى که طمع فزونى يابد کارهايى از انسان سر مى زند که کاملاً احمقانه است; شبيه آنچه درباره طماع معروف  عرب به نام «اشعب» نقل شده که بسيارى از اوقات هنگامى که راه مى رفت دامن  خود را به  دست مى گرفت و آن را در برابر آسمان باز نگه مى داشت و مى گفت: شنيده ام بعضى از پرندگان در حال پرواز تخم مى گذارند شايد تخم آن پرنده در دامن من بيفتد😳. و يا نقل مى کنند هنگامى که گروهى از کودکان او را در کوچه و بازار آزار مى دادند براى پراکنده ساختن آنها گفت: شنيده ام در فلان خانه حلوا پخش مى کنند بچه ها به سوى آن خانه دويدند ناگهان ديدند خود اشعب نيز مى دود گفتند: تو چرا؟ گفت:  شايد حرف من درست باشد.😂 🅾نقطه مقابل طمع قناعت است که سبب عزت آدمى مى شود همان گونه که اميرمؤمنان  فرمود:  «عَزَّ مَنْ قَنَعَ; آن کس که قناعت پيشه کند عزيز خواهد بود». 🅾و به گفته شاعر: آز بگذار و پادشاهى کن *** گردن بى طمع بلند بود! والسلام