(( 216 )) 🌴🌴 ادامه شماره (( 215 )) خداشناسی: خدايا, حقيقت بزرگى تو را نمى دانيم: جز آن كه مى دانيم كه تو زنده اى و احتياج به غير ندارى! خواب سنگين يا سبك تو را نمى ربايد! هيچ انديشه اى به تو نرسد! و هيچ ديده اى تو را ننگرد! اما ديده ها را تو مى نگرى، و اعمال انسانها را شماره فرمايى، و قدمها و موى پيشانى ها (زمام امور همه) به دست تو است! 🌴🌴 خدايا, آنچه را كه از آفرينش تو مى نگريم، و از قدرت تو به شگفت مى آييم و بدان بزرگى قدرت تو را مى ستاييم، بسى ناچيزتر است در برابر آنچه كه از ما پنهان، و چشم هاى ما از ديدن آنها ناتوان، و عقل هاى ما از درك آنها عاجز است، و پرده هاى غيب ميان ما و آنها گسترده مى باشد! 🌳🌳 ترجمه خطبه 160 عضویت در کانال نهج البلاغه: @EmamAmiralmomenin_Ali @EmamAmiralmomenin_Ali (( 217 )) 🌴🌴 راه های خداشناسی: پس آن كس كه قلبش را از همه چيز تهى سازد، و فكرش را به كار گيرد تا بداند كه: چگونه عرش قدرت خود را برقرار ساخته اى؟ و پديده را چگونه آفريده اى؟ و چگونه آسمان ها و كرات فضايى را در هوا آويخته اى؟ و زمين را چگونه بر روى امواج آب گسترده اى؟ 🌴🌴 آنگاه: نگاهش حسرت زده! و عقلش مات و سرگردان! و شنواييش آشفته! و انديشه اش حيران مى ماند! 🌳🌳 ترجمه خطبه 160 عضویت در کانال نهج البلاغه: @EmamAmiralmomenin_Ali @EmamAmiralmomenin_Ali (( 218 )) 🌴🌴 امید به خدا داشتن: به گمان خود ادّعا دارد كه به خدا اميدوار است! به خداى بزرگ سوگند, كه دروغ مى گويد: چه مى شود او را كه اميدوارى در كردارش پيدا نيست! پس هر كس به خدا اميدوار باشد, بايد اميد او در كردارش آشكار شود! هر اميدوارى جز اميد به خداى تعالى ناخالص است! و هر ترسى جز ترس از خدا نادرست است! 🌴🌴 گروهى در كارهاى بزرگ به خدا اميد بسته, ولی در كارهاى كوچك به بندگان خدا روى مى آورند: پس حق بنده را ادا مى كنند و حق خدا را بر زمين مى گذارند! چرا در حق خداى متعال كوتاهى مى شود و كمتر از حق بندگان رعايت مى گردد! 🌳🌳 ترجمه خطبه 160 عضویت در کانال نهج البلاغه: @EmamAmiralmomenin_Ali @EmamAmiralmomenin_Ali (( 219 )) 🌴🌴 ادامه شماره (( 218 )) امیدواری به خدا: آيا مى ترسى در اميدى كه به خدا دارى, دروغگو باشى؟! يا او را در خور اميد بستن نمى پندارى؟! اميدوار دروغين, اگر از بنده خدا بترسد، حق او را چنان رعايت كند كه حق پروردگار خود را آنگونه رعايت نمى كند: پس ترس خود را از بندگان آماده، و ترس از خداوند را وعده اى انجام نشدنى مى شمارد! 🌴🌴 و اينگونه است كسى كه: دنيا در ديده اش بزرگ جلوه كند! و ارزش و اعتبار دنيا در دلش فراوان گردد! كه دنيا را بر خدا مقدّم شمارد! و جز دنيا به چيز ديگرى نپردازد! و بنده دنيا گردد! 🌳🌳 ترجمه خطبه 160 عضویت در کانال نهج البلاغه: @EmamAmiralmomenin_Ali @EmamAmiralmomenin_Ali (( 220 )) 🌴🌴 سيرى در زندگانى پيامبران: براى تو كافى است كه راه و رسم زندگى پيامبر اسلام (ص) را اطاعت نمايى، تا راهنمايى خوبى براى تو در شناخت بدى ها و عيب هاى دنيا و رسوايى ها و زشتى هاى آن باشد! چه اينكه دنيا از هر سو بر پيامبر (ص) باز داشته و براى غير او گسترانده شد! از پستان دنيا شير نخورد، و از زيورهاى آن فاصله گرفت! 🌴🌴 اگر مى خواهى دومى را، موسى (ع) و زندگى او را تعريف كنم: آنجا كه مى گويد: پروردگارا, هر چه به من از نيكى عطا كنى نيازمندم. به خدا سوگند، موسى (ع) جز قرص نانى كه گرسنگى را بر طرف سازد, چيز ديگرى نخواست! زيرا موسى (ع) از سبزيجات زمين مى خورد، تا آنجا كه بر اثر لاغرى و آب شدن گوشت بدن، سبزى گياه از پشت پرده شكم او آشكار بود! 🌳🌳 ترجمه خطبه 160 عضویت در کانال نهج البلاغه: @EmamAmiralmomenin_Ali @EmamAmiralmomenin_Ali (( 221 )) 🌴🌴 ادامه شماره (( 220 )) سيرى در زندگانى پيامبران: و اگر مى خواهى: حضرت داوود (ع) را الگوى خويش سازى: كه با هنر دستان خود از ليف خرما زنبيل مى  بافت، و از همنشينان خود مى پرسيد: چه كسى از شما اين زنبيل را مى فروشد و با بهاى آن به خوردن نان جوى قناعت مى كرد! 🌴🌴 و اگر خواهى از عيسى بن مريم (ع) بگويم: كه سنگ را بالش خود قرار مى داد! لباس پشمى خشن به تن مى كرد! و نان خشك مى خورد! نان خورش او گرسنگى، و چراغش در شب ماه، و پناهگاه زمستان او شرق و غرب زمين بود! ميوه و گل او سبزيجاتى بود كه زمين براى چهارپايان مى روياند! زنى نداشت كه او را فريفته خود سازد! فرزندى نداشت, تا او را غمگين سازد! مالى نداشت تا او را سرگرم كند! و آز و طمعى نداشت, تا او را خوار و ذليل نمايد! مركب سوارى او دو پايش، و خدمتگزار وى، دستهايش بود! 🌳🌳 ترجمه خطبه 160 عضویت در کانال نهج البلاغه: @EmamAmiralmomenin_Ali @EmamAmiralmomenin_Ali