📜 روایت نهم : ترک چله‌نشینی و زیارت کربلا صاحب کتاب سحاب رحمت می‌نویسد : استاد بزرگوارم نقل می‌فرمود : در منزل آقای سید حسین شاهرودی بودم ، ایشان فرمود : با مرحوم شیخ علی زاهد پیاده از بر‌می‌گشتیم ، عربی به ما برخورد کرد و از شیخ علی زاهد پرسید :«آیا صحیح است کسی که چهل شب به مسجد سهله بیاید ، خدمت حضرت مهدی (عج) می‌رسد ؟» ایشان فرمود : شکی در آن نیست . پرسید : آیا شما به خدمت حضرت رسیده‌اید ؟ فرمود : من چهل شب موفق به آمدن به مسجد نشده‌ام . عرض کرد : چرا ؟ شیخ فرمود : چون بعضی از شب‌ها مصادف با شب زیارتی حضرت سیدالشهداء «ع» می‌شد و به کربلا می‌رفتم و عمل مسجد ترک میشد . گفت : خب برای اتمام چهل شب ، زیارت امام حسین «ع» را ترک می‌کردید ، که جایی نمی‌رفت ! شیخ علی زاهد فرمود : برایت قضیه‌ای را نقل کنم که ببینی حق دارم زیارت را ترک نکنم ، یا نه . فرمود : ⬅️ شخص متدین و محترمی ساکن نجف اشرف بود ؛ در اواخر همه‌ی املاک خود را فروخت و کربلا را مسکن گزید . به او گفتند : همه دوست دارند در نجف بمیرند ، تو به کربلا آمده‌ای ؟ گفت دستگاه امیرالمومنین فقط مرد قبول میکند (کنایه از اینکه افراد صالح در بارگاه علی «ع» راه دارند) ولی در دستگاه امام حسین «ع» همه را قبول میکنند ؛ متقی و فاسق ، حتی یهودی و نصرانی هم در این باب اوسع الهی راه دارند . خلاصه آن مرد در کربلا فوت کرد و در همون جا مدفون شد . در شب دفن او ، عده‌ای او را در خواب دیدند که نقل کرده بود : چون مرا در قبر گذاشتند نکیر و منکر برای سوال آمدند ، بعد اعمال مرا یکی به دیگری عرضه می‌کرد . از نمازهای من شروع کردند ، ملک به آنها اشکال کرد و نپذیرفت و می‌فهمیدم که راست میگویند و برای خدا نبوده است . چون نماز من رد شد مأیوس شدم . بعد به همین صورت تمام اعمال مرا خدشه دار کردند و پذیرفته نشد ، تا رسید به اعمالی که مربوط به امام حسین «ع» بود . گفت : به زیارت کربلا رفته ، بدون هیچ حرفی قبول کردند ‌. در مجلس روضه شرکت کرده ، قبول کردند . در فلان مجلس خدمتی به عزاداران کرده ، قبول کردند و همینطور ... . من در قبر عصبانی شدم و گفتم : ای ملک خدا ، این اعمال هم برای من است ، چطور از بقیه چیزی قبول نشد و در اینجا چیزی رد نشد ؟! به من گفتند:«خاموش باش که ما در دستگاه امام حسین «ع» وظیفه‌ی تحقیق نداریم ، مأمور به ظاهریم شیخ علی زاهد بعد فرمود : حالا من حق دارم زیارت امام حسین «ع» را ترک نکنم ؟ آن عرب گفت : بلی حق با شماست . منابع : ✓ سحاب رحمت ، ص ۵۰ 🆔@heyat_rahpoyan_velayat