پندهای مولا علی علیه السّلام
🔴17. «و ترك دروغ را براى احترام و بزرگداشت صدق و راستى قرار داد»؛ (وَتَرْکَ آلْكَذِبِ تَشْرِيفاً لِل
🔴18. «و سلام را امان در برابر ترس‌ها قرار داد»؛ (وَالسَّلاَمَ أَمَاناً مِنَ آلَْمخَاوِفِ). منظور از «سلام» در اين‌جا همان سلام كردن است كه هرگاه كسى به ديگرى سلام كند مفهومش اين است كه هيچ‌گونه قصد آزار و اذيت او را ندارد وهنگامى كه شنونده سلام را با سلام پاسخ مى‌گويد مفهوم آن نيز اين است كه از ناحيه او خوف و ضررى براى سلام كننده موجود نيست. توضيح اين‌كه در آغاز اسلام و مدتى پس از آن بسيارى از مردم هنگام برخورد با يكديگر اگر طرف از قبيله خودشان نبود، احساس ناامنى مى‌كردند؛ ولى اگر او ابتدا سلام مى‌كرد و طرف مقابل نيز پاسخ مى‌گفت، به منزله تعهدى بود كه هيچ‌گونه ضرر و زيانى به يكديگر نمى‌رساندند، همان‌گونه كه اگر شخصى بر آن‌ها وارد مى‌شد و غذايى مى‌آوردند و از غذاى صاحب منزل مى‌خورد طرفين نسبت به يكديگر احساس امنيت مى‌كردند؛ صاحب خانه عملاً تحيتى گفته بود و ميهمان تازه وارد نيز عملاً به آن پاسخ داده بود. البته گاه مى‌شد كه پس از سلام و جواب آن، قرائن و شواهدى برخلاف موارد مذكور به نظر مى‌رسيد كه براى برطرف كردن آن خوف، احتياج به گفت‌وگوى بيشترى بود، ازاين‌رو در داستان ابراهيم عليه السلام مى‌خوانيم: هنگامى كه فرشتگان پروردگار به صورت افراد ناشناسى بر او وارد شدند و سلام كردند ابراهيم عليه السلام كه چهره‌هاى آن‌ها را بسيار ناشناس ديد گفت: «ما از شما مى‌ترسيم». به خصوص هنگامى كه غذا براى آن‌ها آورد و آن‌ها دست به سوى غذا دراز نكردند؛ اما چيزى نگذشت كه ترس ابراهيم عليه السلام زائل شد هنگامى كه گفتند: «ما فرستادگان پروردگار توايم» و او را به فرزند بشارت دادند. «(وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا سَلاَمآ قَالَ سَلاَمٌ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ * فَلَمَّا رَءَا أَيْدِيَهُمْ لاَ تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُوا لاَ تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمِ لُوطٍ).(31) اكنون اين سؤال پيش مى‌آيد كه سلام كردن جزء مستحبات است و با جمله «فرض الله» كه در آغاز اين كلام حكمت‌آميز آمده سازگار نيست، ازاين‌رو بعضى از شارحان، سلام را در اين‌جا به معناى پاسخ سلام تفسير كرده‌اند تا با وجوب سازگار باشد.(32) در حالى كه اين تفسير افزون بر اين‌كه مخالف ظاهر عبارت امام عليه السلام است با مسئله امنيت از ترس سازگار نيست، زيرا هم ابتدا به سلام و هم پاسخ آن هر دو سبب احساس امنيت مى‌شد. ولى با توجه به اين‌كه «فرض» معناى وسيعى دارد كه هرگونه تشريع را اعم از واجب و مستحب شامل مى‌شود، مشكلى به وجود نمى‌آيد كه ما ناچار باشيم سلام را به معناى پاسخ سلام بدانيم. درنتيجه به يقين فلسفه‌اى كه امام عليه السلام براى نماز بيان فرموده، هم نماز واجب را فرا مى‌گيرد و هم مستحب را و همچنين درمورد زكات و روزه. بعضى از شارحان نهج‌البلاغه «سلام» را به معناى صلح تفسير كرده‌اند وگفته‌اند: «آن چيزى كه سبب زائل شدن خوف و ترس در جامعه بشرى مى‌شود همان مسئله صلح است كه مانع از بروز جنگ‌هاى ويرانگر و مخرب است».(33) اين تفسير، تفسير بعيدى به نظر نمى‌رسد و ممكن است هر دو تفسير در مفهوم كلام امام عليه السلام جمع باشد. شگفت اين‌كه بعضى به جاى «سلام»، «اسلام» ذكر كرده‌اند(34) در حالى كه در هيچ‌ يك از نسخ نهج‌البلاغه اين واژه نيامده، هرچند در غررالحكم به جاى «سلام»، «اسلام» آمده است(35)، بنابراين تكيه بر يك احتمال نادر، مناسب تفسير كلام امام عليه السلام است به خصوص اين‌كه اگر به جاى «سلام»، «اسلام» بود مى‌بايست در آغاز اين سخن و به دنبال «فَرَضَ اللهُ الاْيمانَ تَطْهيرآ مِنَ الشِّرْکِ» ذكر شود. 🔵✍ ... ۲۵۲ 🍃 @nahjolbalaghekhani🍃