✅فضائل امام باقر (ع) ✳️ويژگی علمی امام باقر (ع) 📗خبر داشتن از علوم و امور غریبه 👈جابر بن یزید جعفی می گوید: روزی نزد امام باقر علیه السلام رفتم و از تنگدستی و فقر شکایت کردم و کمک مالی خواستم. امام فرمود:«ای جابر، فعلا پولی در خانه نیست.» چیزی نگذشت که کمیت شاعر داخل شد و اجازه خواست برای امام قصیده ای بخواند. امام اجازه فرمود و پس از قصیده‌خوانی کمیت، به غلام خود فرمود:«از آن اطاق، یک کیسه زر بیاور و به کمیت بده.» غلام امر امام را اطاعت کرد و یک کیسه زر از اتاق کناری آورد و به کمیت داد. کمیت باز اجازه خواست و دو قصیده‌ی دیگر خواند و امام به او دو کیسه زر دیگر بخشید. کمیت گفت:«مولای من! به خدا قسم، ارادت من به شما از روی اغراض دنیوی نیست. نیتم از سرودن این قصائد، صرفا نزدیکی به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است، و این وظیفه ای است که خداوند بر من واجب گردانیده است.» امام باقر علیه السلام هنگامی که دید کمیت کیسه‌های زر را قبول نکرد، او را دعا فرمود و فرمود:«ای غلام! کیسه ها را سر جایشان بازگردان.» پس از رفتن کمیت، به امام عرض کردم:«شما به من فرمودید در خانه چیزی ندارید ولی می‌خواستید به کمیت سی هزار درهم عطا کنید؟!» امام فرمود:«ای جابر! برخیز و داخل آن اطاق برو و کیسه‌های زر را بیاور.» من رفتم و هر چه گشتم چیزی در اطاق نیافتم. پس بیرون آمدم. امام فرمود:«آنچه را ما از علوم و امور غریبه از شما پنهان می کنیم، بیشتر از چیزی است که برای شما ظاهر می‌نماییم!» (1) آن‌گاه برخاست و دست مرا گرفت و با هم داخل آن اطاق شدیم. سپس با پای مبارکش به زمین زد، ناگهان شمش طلای بزرگی از زمین خارج شد. فرمود:«ای جابر! نگاه کن! ولی این خبر را به کسی مگو، مگر به آن گروه از برادرانت که به آنها اطمینان داری و تحمّل آن را دارند. خداوند به ما بر هر چه اراده کنیم، قدرت بخشیده است. پس اگر ما بخواهیم، می‌توانیم لجام زمین را بگیریم و هر کجا بخواهیم، ببریم.» (2) منابع: (1) الغدير ج 2 ص 198 بنقل از پند تاريخ ج 1 ص 58 (2) بحارالانوار، ج 46، ص 239، حدیث 23. https://eitaa.com/najskfoc