📚قایق راندن به اقیانوس: روایتی خواندنی از سفررهبرمان به یزد نویسنده: 📖خلاصه: مظفر سالاری نویسنده ی رویای نیمه شب در حالی که خودش یزدی است و در سفر سال هشتاد و شش همراه خبرنگاران و عکاسان دعوت میشود تا کتابی از سفر به استان یزد بنویسد. بسیار جامع نوشته. هم با زندگی خود نویسنده کمی آشنا میشویم و هم در غالب خاطرات بسیار شنیدنی جذاب و خنده دار با یزد و علمای آن و زندگی طلاب و جاهای دیدنی یزد آشنا میشویم. از طرف دیگر با نوع استقبال و شور و اشتیاق و لحظات حضور رهبری و سخنان ایشان آشنا میشویم. بسیار جامع، جذاب، لطیف، خنده دار، پرمحتوا و پراطلاعات است. 🖌بریده کتاب: آن ها که شیخ را با عبا و عمامه دیدند چندان تعجب نکردند هنگام سوار شدن شیخ به سید شبیر گفت: از قیافه و چهره من معلوم است چه کاره ام . در استخر هم که باشم به من می گویند حاج آقا . در دوره دبیرستان معروف بودم به شیخ کلاس یکی از رفقا می گفت : تو اصلا شیخ به دنیا آمده ای… ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir