📖 کتاب جمیل 📕: ترکیبی از فراق وجنگ می تواند هر مردی را به زانو در بیارد اما نه جمیل... بریده کتاب:📚🔪 بعد از اینکه عاقد خطبه ی عقد💑 را خواند و رفت، شیخ دست حبیبه را در دست من گذاشت و گفت: جمیل این امانت من است، من آن را چون چشمانم نگه داری کردم و هر آنچه که برای یک زندگی خوب لازم بود، به او آموزش دادم. از تو می خواهم امانت دار خوبی باشی و امانت من را گرامی بداری. دستان لطیف حبیبه چون چشمه ساری جوشان، زندگی در وجود من جاری کرد ❤و چنان از خود بی خود شده بودم که نمی دانستم کجا هستم…😍😍 ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب 💠namaktab.ir 🔶namaktab.blog.ir 🔷 @namaktab_ir