تصویر دوریان گری : نقد فلسفه به زبان داستان نقد کتاب تصویر دوریان گری ظاهرا:  داستان جوانی بسیار زیبا به نام دوریان گری است که نقاشی به نام “بازیل” از او الهام می گیرد و در این میان مردی به نام “هنری” مانند عمل کرده و دوریان را تشویق به رد کردن مرزهای ارزشی می کند. دوریان به جایی می رسد که حتی قتل هم می کند؛ به عبارتی معصومیتی که از دست می رود. باطنا: نویسنده قلم در عالم معنا زده است؛ هرچند نه به آن معنا که مسلمانان از عالم معنا درک می کنند اما به هر حال در قالب یک داستان توانسته است به خوبی مرز بین رذالت که نتیجه اش شقاوت است را با معصومیتی که نتیجه اش سعادت است را بگوید. نویسنده نقاش را جای خالقی نشانده که می خواهد بر مبنای پاکی، کارش را پیش ببرد.  او زیبایی ها را می شناسد و به همان زیبایی هم قلم می زند؛ زیبایی که بر مبنای فطرت پاک تعریف شده است و تمام انسان هایی که در طول داستان نشان می دهد آلوده شده اند. و “هنری” نماد شیطان است که تنها با کلمات و وسوسه هایش افراد را به زیر می کشد و به زبونی فرا می خواند. ادامه نقد👇👇👇👇💥💥💥