یادداشتهای یک رمان اینترنتی خوان🧐
💢
#رمان_اینترنتی
#قسمت_بیست_و_سوم
🤥✍🏻- شبههافکنی و تمسخر مبانی دینی:
نویسندهای به نام خانم پگاه رستمی که «اسطوره» را نوشته و «تب»، «زهر تاوان»، «شاه شطرنج» هم از کتابهای اوست، بسیار معاندانه مینویسد. و علناً به مذهبیها و انقلابیها توهین میکند.
رک میگوید: خدا را فقط قبول دارم و اهل بیتی وجود ندارد و ما نیازی به آنها نداریم. و بهایران و ایرانی بودن میتازد و ناامیدی القا میکند.
👩🏻💻✍🏻- جا انداختن شغلهایی که در شأن زن نیست مثل «مدلینگ» و «منشیگری»:
مثل فیلم فروشنده که کسی را که تنفروشی میکرد را موجه کرد، این رمانها هم کار دخترها و زنهایی که تنفروشی میکنند را موجه جلوه میدهد و نشان میدهداینها ناچارند و در ادامه داستان این خانمها سر یک زندگی خوب میروند و بحث توبه و یا اثر این ظلمها در زندگیشان را مطرح نمیکند و جبران گذشته و پشیمانی ندارد.
👩🏻✍🏻- تعاملات زن محور:
این نویسندهها انگار عقدهای هستن و مردهاشون به اینها توجه ندارند. اینقدر به این جنبۀ زنانه میپردازند که دل مردها را میبرند. در این کتابها زن هر کاری انجام بده ایرادی نداره.
اگر زن با مردی برقصه طرف نهایتاً زبانی بهش میگه: اگر تکرار کنی میکشمت با من فقط برقص. درحالیکه در فرهنگ غرب هم هست که وقتی با یکی همخونه هستند دیگه با مرد دیگه نمیرقصند اما در این رمانا یک طوری دارن به بچههای ما خوراک میدهند که انگار دارن از ایران و اسلام انتقام میگیرند با منحرف کردن دختران معصوم ما!
💑✍🏻- لذت محوری و عدم آیندهنگری:
زندگی مشترک بر مبنای دارایی و زیبایی است. برای آینده هیچ هدفی ندارند. روزمرگی دارند. طوری مینویسند که نتیجه میشه: هدف از خلقت، رسیدن به خدا نیست.
👀❌ نگاه غلط به زن:
زن وسیلۀ لذت جسمانی است. زن موجودی بیعقل و بیتدبیر است.
⏺پایان
╭┅──────┅╮
📖
@namaktab_ir
╰┅──────┅╯