نقد رمان با گرگ‌ها : رمانی با تم کاملا سیاسی و القا مثبت خوی وحشی‌گری نقد کتاب با گرگ‌ها ❗❗❗❗❗ رمان نویس انگلیسی که برای روسیه نوشته است!!! در کشور اشراف گرگ نگه می‌دارند. آن را تربیت می‌کنند تا به کسی آسیب نزند. اما اگر به کسی آسیب زد در جنگ رهایش می‌کنند. داستان درباره مادر و دختری است که در خانه‌ای در برفها زندگی می‌کنند. آنها در این خانه به وحشی کردن گرگ‌های رها شده‌ای که با ناز تربیت شده بودند، می‌پردازند.  مادر روی صورتش جای چنگال است. دوتا از انگشتانش را گرگ خورده است.  گوش دختر خورده شده است و… در کتاب هیچ استدلالی برای علت وحشی کردن آنها آورده نشده است. مادر و دختر وحشی و کثیف‌اند. در همه جای خانه تکه گوشت‌های خورده شده توسط گرگ پیدا می‌شود. گرگ‌هایی که از سمت می‌آیند، موهای بلندی دارند؛ این مادر و دختر می روند سرشان را می‌کنند داخل موهای این گرگ‌ها.  در حال حاضر شنیدنش موجب انزجار می‌شود. اما نویسنده آنقدر زیبا داستان را جلو می‌برد که اگر همان موقع یک گرگ بگذراند جلوی مخاطب سرش را می کند در موهایش. ادامه نقد👇👇👇👇👇👇👇