❤️ خرداد 1390 در محضرخانه ‌ای در پاکدشت، من به عقد دائم آقا ابوالفضل راه ‌چمنی درآمدم.... روسری با چادر سفید با گل‌ های ریز و درشت رنگی سرم بود. .... آقا ابوالفضل هم کت‌ و شلوار مشکی با پیراهن یاسی بر تن داشت که زیبایی ظاهرش را چندین برابر کرده بود. روی زمین نبودم. .... فقط می ‌ترسیدم تمامی آن لحظات که برای همیشه ما به عقد هم درمی ‌آمدیم، خواب باشم. حقیقتاً بهترین روز زندگی من آخرین روز خرداد رقم خورد که در اتاق عقد محضرخانه نشسته بودیم. آرام بود. .... همیشه کنارش آرام بودم. اصلاً وقتی کنارش بودم، دوست نداشتم لحظاتم را با هیچ ‌چیزی خراب کنم شهدا را یاد کنیم با صلوات 🤲 روایتی از همسر شهید راه چمنی🌹 https://eitaa.com/joinchat/1782382904C4d9cd94bb9