چرا برخی افراد نماز می‌خوانند ولی گناه هم می‌کنند؟ سوال: آیا همه کسانی که نماز می‌‌خوانند همین شأن را دارند؟ ما خیلی از آدمها را داریم که نماز می‌‌خوانند، اما دروغ هم می‌‌گویند. آدمهایی را داریم که نماز می‌‌خوانند، اما کلاه سر دیگران هم می‌‌گذارند. می‌شود نماز بخوانیم و مرتکب خلاف شویم؟ استاد: همه می‌‌توانند این شأن را داشته باشند. اما آن طرف قضیه هم هست. خیلی ها هم هستند نماز نمی‌‌خوانند و دروغ می‌‌گویند، کلاه سر دیگران هم می‌‌گذارند. این حرف دومی است. یعنی انسان هم باید نماز بخواند هم باید اعمال خودش را درست بکند، ما به یک مجموعه‌ای موظف هستیم. هم موظف به ترک گناه هستیم هم حضور در محضر پروردگار. مجموعه این‌ها است. آدم هر کدامش را که انجام ندهد یک قسمتی از کار او لنگ است و یک قسمتی از لیوان خالی خواهد شد. ما باید لیوان بندگی، لیوان سازندگی نفس خود را پر کنیم. بله خیلی ها ممکن است نماز نخوانند ولی گناه هم می‌‌کنند، شرب خمر هم می‌‌کنند، غیبت هم می‌‌کنند، خیلی کارها می‌‌کنند. این یک حرف دومی است. ↩️سه ویژگی نماز در نماز سه امر مطرح است. اول این‌که دعوت خدا است. دعوت باید اجابت بشود. دوم این‌که وقتی دعوت کردند سفره پذیرایی می‌‌اندازند. در حدیث داریم: «لَوْ عَلِمَ الْمُصَلّى ما يَغْشاهُ مِن رَحْمَةِ الله …»[1] : اگر نمازگزار بداند که در مدت نماز چه عنایتی از طرف خداوند بر او می‌‌شود، هیچ دوست ندارد که نمازش تمام شود. چون این دعوت را اجابت کرده است خدا به او احترام می‌‌گذارد. سوم این‌که ما در نماز اعمالی را انجام می‌‌دهیم که خود این‌ها موجب قرب به خدا است. مثلا ما در نماز رکوع بجا می‌‌آوریم یعنی در برابر خدا خضوع می‌‌کنیم. حال اگر در غیر نماز می‌‌خواهم رکوع کنم که همان نمازم را بخوانم. یا در نماز سجده می‌‌کنیم. ولی یکی بگوید من همین‌طوری سجده می‌‌کنم بدون نماز؛ چرا باید چنین کند؟! اگر می‌‌خواهی رکوع کنی یا سجده کنی خب بیا همین دستور خدا را اجرا کن و نماز بخوان. نزدیکترین حالات بنده به خدا سجده است. رکوع یعنی تواضع در برابر خدا. من باید اظهار بندگی کنم. این اثر روانی روی خود من خواهد داشت. در سجده بالاترین قسمت بدن را به خاک می‌‌گذاریم. بالاترین قسمت بدن انسان صورت است و قسمت بالای صورت پیشانی است. ما پیشانی را با اعتقاد در برابر خدا برخاک می‌گذاریم. پس وقتی من نماز خواندم اطاعت خدا در ترک گناه برای من معنا دارد. من که این‌قدر خضوع دارم در برابر او طبیعی است که باید فرمان او را در پرهیز از گناه بپذیرم. نماز آثاری دارد. ↩️هر کسی به اندازه خودش از نماز بهره می‌برد در روایات داریم که اگر خداوند یک نماز را از کسی قبول کند چه آثاری دارد. ممکن است کسی هم بیاید در میهمانی اما نفهمد چه‌کار بکند، مثلا به‌جای غذا، خودش را سرگرم کار دیگری کند، او بهره‌اش کم می‌‌شود. اما اگر کسی آمد آداب وضو را رعایت کرد، حرمت صاحب خانه را حفظ کرد، توجهش به او بود، آن وقت یک پذیرایی ویژه‌ای از او خواهد شد. هر کسی به اندازه خودش از نماز بهره می‌برد. یعنی به یک معنا ما خدا را آنگونه بپرستیم که خود او می‌‌خواهد نه سلیقه ما. خصوصا نماز. سوال: امروزه خیلی باب شده که یک ذره روشن فکر بازی درمی‌آوریم. می‌‌گوییم من که رابطه‌ام با خدا خوب است. من روز گذشته یک مغازه ای رفته بودم یک خانمی آمده بود ایشان به هیچ وجه متظاهر به شأن دینی نبود. به هیچ وجه. بعد موقع اذان که شد آن صاحب مغازه گفت که ببخشید من باید اول نمازم را بخوانم. این خانم به او گفت که آقا این حرفها چیست که می‌‌زنید؟ این‌ها برای قدیم بوده. من این‌قدر رابطه‌ام با خدا خوبه که دائم هم با خدا حرف می‌‌زنم. شب که می‌‌خواهم بخوابم با خدا سخن می‌‌گویم و خدا هم از من راضی است. من از ایشان سوال کردم؛ گفتم خانم شما از کجا می‌‌دانید خدا از شما راضی هست؟ آیا مثلا وحیی بین شما هست؟ ارتباط خاصی با خدا دارید که مثلا از جنس ارتباط انبیاء با خدا بوده؟ ارتباط شما از چه جنس است؟ گفت نه من همین که با خدا رابطه دارم می‌‌دانم که خدا این‌قدر ارحم الراحمین هست که من را می‌‌بخشد و حرف من را قبول می‌‌کند. این یک اغواست و خیلی وقتها دیده‌ایم برخی از این جوانها، آدمهایی که یک مقدار متفاوت و دگر اندیش هستند، می‌‌زنند. در حالی‌که غفلت از این می‌‌کنند که ما قرار است خدا را آنگونه پرستش بکنیم که او می‌‌خواهد و او دوست دارد. https://eitaa.com/namaz_gonabad