این روایت و بسیاری روایات دیگر، نماز را از میان دیگر اعمال، ویژه میکند. و آن را از اعمالی همچون روزه، زکات، جهاد و بسیاری دیگر برتر میداند. هر چند در آن اعمال تلاش و بذل جان و مال در میان باشد و نماز از این حیث سادهتر و آسانتر است، جایگاه آن در نزد خدا از همۀ آن اعمال بالاتر است. روایت زیر این اختلاف را به روشنی نشان میدهد.
سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ أَفْضَلِ مَا يَتَقَرَّبُ به الْعِبَادُ إِلَى رَبهمْ وَ أَحَبِّ ذَلِكَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا هُوَ؟ فَقَالَ:«مَا أَعْلَمُ شَيْئاً بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ أَفْضَلَ مِنْ هَذِهِ الصَّلَاةِ أَلَا تَرَى أَنَّ الْعَبْدَ الصَّالِحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ (ع) قَالَ: «وَ أَوْصانِي بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا».[18]
از امام صادق (ع) پرسیدند: برترين اعمال و محبوبترينِ آنها نزد خداوند چیست؟ ایشان فرمودند: بعد از معرفت [خدا] چيزى برتر از اين نماز نمىشناسم. مگر نمىبينى كه بندۀ صالح، عيسىبنمريم (ص)، گفت: «و [خدا] مرا تا زمانی که زنده هستم به نماز و زکات سفارش كرد».
حضرت امام محمدباقر (ع) نیز میفرماید:
الصَّلاةُ عَمودُ الدِّينِ، مَثَلُها كَمَثَلِ عَمودِ الفُسطاطِ؛ إذا ثَبَتَ العَمودُ يَثبُتُ الأوتادُ و الأطنابُ، و إذا مالَ العَمودُ و انكَسَرَ لَم يَثبُتْ وَتِدٌ و لا طُنُبٌ.[19]
نماز ستون دين است. مَثَل آن، مَثَل تيرک خيمه است. اگر تيرک محكم باشد ميخها و طنابها محكم مىمانند و اگر تيرک كج شود و بشكند، نه ميخى استوار مىماند و نه طنابى.
در روایات این نکته از لقمان نیز گزارش شده است که به فرزند خود همین نکته را گوشزد میکند و میگوید:
يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاةَ فَإِنَّمَا مَثَلُهَا فِي دِينِ اللَّهِ كَمَثَلِ عَمُودِ فُسْطَاطٍ فإنَّ العَمودَ إذا استَقامَ نَفَعَتِ الأطنابُ و الأوتادُ و الظِّلالُ، و إن لَم يَستَقِمْ لم يَنفَعْ وَتِدٌ و لا طُنُبٌ و لا ظِلالٌ.[20]
فرزندم، نماز را بر پاى دار، كه [جايگاه] آن در دين خدا، همانند تيرکِ خيمه است. اگر تيرک استوار باشد طنابها و ميخها و پردۀ خيمه به كار میآیند، ولی اگر تيرک استوار نباشد، نه ميخ فايده دارد، و نه طناب و نه پردۀ خيمه.
امام محمدباقر (ع) نیز در جای دیگری میفرماید:
إِنَّ أَوَّلَ مَا يُحَاسَبُ به الْعَبْدُ الصَّلَاةُ فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا.[21]
نخستين چيزى كه بنده براى آن حسابرسى مىشود نماز است. اگر پذيرفته شد ساير اعمالش هم پذيرفته مىشود.
با این همه آیه و روایت دربارۀ نماز و جایگاه فرازمند آن، چگونه رواست که با آن رفتار کنیم؟ آیا میسزد که سرسری و شتابان نماز بخوانیم؟ چه اندازه در زندگی خود به این عمل مهم بها دادهایم؟ با اندکی تأمل و مرور این روایات بهخوبی متوجه میشویم هنگامی که وقت نماز فرا میرسد هیچ کاری ارزش و اهمیت آن را ندارد که به نماز مقدم شود، مگر آن که دلیلی خاص بر آن باشد. امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) در وصیتشان فرمودند:
اللَّهَ اللَّهَ فِي الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِينِكُمْ.[22]
خدا را خدا را دربارۀ نماز، كه آن، عمود دين شماست.
با روشن شدن اهمیت نماز این سؤال مطرح است که چگونه کسی ادعای فضل و خرد میکند، درحالیکه نماز نمیخواند؟ در پارهای روایات ترک نماز مرز میان کفر و ایمان شمرده شده است. به عبارتی انسان با ترک آن مشرک میگردد. و دیگر این که چگونه انسان به خدا معتقد است، ولی نماز نمیخواند؟! رابطۀ رسمی ما با خدا و دعوت رسمی او از ما، نماز است.
https://eitaa.com/namaz_gonabad